کد خبر: ۲۹۶۴۶۷
تاریخ انتشار: ۲۵ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۲ 15 September 2016
درهفته فیلم و عکس همدان به تماشای نمایشگاه عکس هنرجویان و عکاسان انجمن سینمای جوانان می رویم که با موضوع مستند اجتماعی درگالری نگاه نو برپاست. 

قبل ازهرچیز باید در نظرداشت در شرایطی که هیچ گونه حمایتی ازفعالیت های هنری وجود ندارد و اندک حمایت برخی سازمان ها جز با تحقق منافع غیرفرهنگی ومخرب امکان نمی یابد برپایی نمایشگاه هایی از این دست قابل تحسین است.نمایشگاهی که ارزش مخاطب واقعی خود که مردم وهنرمندان هستند را درنظرگرفته است وبرای جذب مخاطب وتبلیغات توخالی دست به دامان افراد بی ربط برای تماشای آثارنشده و یوسف درازای زرناسره به فروش نرفته است. 

اما آنچه موردنقد وبررسی است انتخاب وکیفیت آثارو نحوه اجرای آنهاست. آثار این نمایشگاه توسط یک گروه کارشناسی انتخاب شده اند و این موضوع دوسوال اساسی پیش می آورد. 

اول مربوط به اثری است که درموضوع مستند اجتماعی نیست و این سوال رامطرح می کند که چگونه اشتباهی به این سادگی توسط کارشناسان رخ داده است؟ عکسی بدون عنوان که تصویری از حرف "ب"را دریک تابلوی شهری به نمایش گذاشته است و دوم اثری است رنگی ازیک نوجوان وحیوانی درکنارش که به هیچ عنوان ازاستاندارد نمایش دریک نمایشگاه عکس مستند اجتماعی چه به لحاظ بصری وچه به لحاظ موضوعی برخوردار نیست.

درمورد عکس دوم پرسش باقی می ماند اما درمورد عکس اول نگاه هیئت کارشناسی را خالی ازظرافت نمی بینیم.

برای بررسی دقیق تر این انتخاب لازم است نخست به بحران همچنان جاری عکاسی مستند اشاره ای کوتاه داشت.

به دلیل فقدان شدید نقد علمی و بی توجهی عکاسان به این موضوع بسیارمهم ونیز آشنانبودن با عکاسی روز جهان ونگرش وسبک های معاصر تقریبا می توان گفت به جهان وصل نیستیم و دچاریک عقب ماندگی چند ده ساله ایم.

هنوز فکرمی کنیم  درعکاسی مستند اجتماعی حتما باید به پایین شهر و حلبی آبادها برویم یا به سمت روستاهای محروم واگر نخواهیم زیادفاصله بگیریم درمسیرمان دنبال گداها ، معتادان و پیرمردو پیرزن ها باشیم. سوژه هایی که هنوز دردست اندک عکاسانی به اثری شگفت انگیز بدل می شوند اما آنچه دیگر نخ نما شده است نگاهی است که زاینده این تکرار کسالت باراست.

نگاهی که سالهاست پایان یافته واز معنا تهی شده است ودر واقع این شکل ازعکاسی یک کپی برداری بی رمق از آثارعکاسانی است که خود نیز امروز آن را کنار گذاشته اند.

رضا دقتی عكاس بزرگ ایرانی بارها این نكته را یادآوری كرده كه بیشترعکاسان هنوزكارهایی تكراری و كلیشه ای انجام می دهند و در این باره با مثالی می گوید: «اینها دوباره از چند خانم چادری كه از جلوی تابلو یا مكانی رد می شوند عكس گرفته اند!». 

باید توجه داشت بحث برسر تعریف این شاخه ازعکاسی نیست و درنگاه به سوژه دچارتکرار شده ایم که بررسی همه جانبه آن به فرصت و مقالی دیگر نیاز دارد.

به زعم نویسنده انتخاب عکس "ب" نیز ظرافتی ازسوی اساتید شناخته شده هیئت کارشناسی است و علیرغم تناقض موضوعی به دیگرعکاسان ومخاطبان نشان داده اند که نگاه عکاسانه راباید موازی با زمان وسیرتاریخی هنر تغییر و رشد داد.

نکته دیگر مربوط به وحدت موضوعی وبصری نمایشگاه است. دریک نمایش گروهی وجود چند اثررنگی درمیان تعدادزیادی اثرسیاه وسفید به وحدت بصری آثارآسیب می زند. فراموش نکنیم که وحدت موضوع باعث وحدت بصری نخواهد شد و هرگز آثارمونوکروم و رنگی به خصوص درعکس مستند اجتماعی دریک سالن به نمایش گذاشته نمی شوند.

جدا ازاستاندارد نبودن گالری نگاه نو ومواردی که به آن اشاره شد بی گمان دراین نمایشگاه تماشاگرعکس هایی شایسته ازعکاسان جوان وخوش آتیه شهرهمدان هستیم که در معنای واقعی عکس گرفته اند و عکاس هستند نه کسانی که تنها دوربین دیجیتال وکامپیوتر دارند.

درپایان نیز باید اشاره کرد که برگزاری نشست نقدوبررسی آثاردر پایان نمایشگاه می تواند به ایجاد فضای گفتمان، نقد و رشد عکاسان ومخاطبان بیش ازهر چیزکمک کند وامید است که درفضایی دوستانه، حرفه ای و اخلاق گرا شاهد نمایشگاه هایی رو به پیشرفت از این هنرمندان و دیگر عکاسان شهر باشیم .
منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار