تصویر منتشر نشده ای از مقام معظم رهبری در حرم امام رضا(ع)

صفحه اینستاگرام دفتر مقام معظم رهبری تصویر منتشر نشده ای از ایشان در حرم مطهر امام رضا(ع) را منتشر کرد.
کد خبر: ۸۳۱۲۳
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۱:۳۹ 26 August 2015
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
منصور
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۴
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت میلاد مسعود و فرخندۀ امام عاشقان مثنوی «نگارۀِ نور» تقدیم می‌گردد به ساحت مقدس ثامن‌الائمه علی بن موسی‌الرضا علیه‌السلام و تمامی عاشقان این امام همام
بوی رضا می‌رسد از طَرفِ باغِ عشق - تازه به دل می‌شود، فاطمه را داغِ عشق
بسته شَفَق زیبِ گُل، بر سر آفاقِ عشق - نقش رضا می‌زند، فاطمه بر طاقِ عشق
شاخ طرب بِشکُفد بر لبِ ایوانِ حق - شمس ولایت زند سر زِ نگاهِ شفق
دلشُده‌ای می‌رسد فاطمه را چون علی - ثامن آل عبا، قوم ولا را ولی
خون‌جگری می‌رسد فاطمه را درد و داغ - شمس دل آوارۀِ، شام و حجاز و عراق
ضامن آهوی دل، شاه ولایت رضا - فاطمه را وارثِ درد و غمی جان‌فزا
از رخ زهرایی‌اش، نور حسینی جَلی - وارث درد و غم و محنتِ زهرا، علی
شمس خراسان زند سر ز دیارِ حجاز - لاله اذان گوید و ماذنه خواند نماز
غلغله‌ای در جهان کرده محبت به پا - غافله سالار دل می‌رسد از کربلا
شبنم چشمان او، خون دل یاسِ عشق - فاطمه را می‌رسد وارث میراثِ عشق
خِرمنِ دل پرشرر زآتش سودای او - سرمۀِ چَشم ملک، خاکِ کفِ پای او
در دل عشاق او سوز و شرار و شرر - ژاله فرو ریزد از دیده ز خون جگر
شش‌درِ شوریدگی بَستۀِ چشم تَرَش - غارت دل‌ می‌کند آن نگهِ دلبرش
عِطر خوشِ ثامنِ سلسلۀِ نورِ عشق - کرده به پا در جهان غُلغُلۀِ شورِ عشق
فاطمه را می‌رسد، شمس شموسِ ولا - پردۀِ دل میزند سازِ خوش کربلا
ناوک مژگان او تیر جگر دوز عشق - یوسف رخسار او ماه شب افروز عشق
باد صبا آورد نَفخه ز باغِ بهشت - وقت ثمر می‌رسد، فاطمه را لاله کِشت
رهزنِ صحرای عشق، ضامن آهوی دل - پایِ دلِ عرشیان، مانده از او جا به گل
بر لب لعلش خدا، کرده عطش را هوس - فاطمه را می‌رسد ماه مسیحا نفَس
در صدف فاطمه دُرِّ شب افروز، او - غَزوۀ دل را غمش، لشکر پیروز، او
بیرق سبز ولا در کفِ سردار عشق - باخبری می‌رسد از همه اسرار عشق
جام صبوحی به کف، از خم کوثر رسد - وارث فرق دوتا گشتۀِ حیدر رسد
در شب دیجورِ غم، شمس ولا شد جَلی - قبله گهِ عاشقی، شاه خراسان، علی
صحن و سرایِ دلم، خانۀِ عشقِ رضاست - غُلغُلۀِ عاشقی، در دل تنگم به پاست
عاشق زهرایم و کُشتۀِ درگاهِ عشق - در هوس کربلا، می سِپُرم راهِ عشق
هر که گزیند به دل، قبلۀِ جان، کربلا - دل شودش مَجمَرِ سوز و شرارِ ولا
بس که قلم نالۀِ کرب و بلا میزند - بحر خروشانِ دل، موج ولا می‌زند
سینۀ دریا کجا خسته شود از خروش - نور ولا کی شود در دل عاشق خموش
عاشق زهرایم و جامِ ولا کرده نوش - می‌کِشم از عاشقی، دار بلا را به دوش
ظلم سکندر مرا گو بِکِشد سر به دار - کرب و بلا را به سر، بر سر نی رهسپار
فصل بهار ولا ره نبرد بر خزان - ما و غمِ عشقِ آن، بی‌سر مستِ اذان
حُکمِ مرا داده‌ اِی، بند و اسیری، به گوش - کی تو توانی کنی شعلۀ حق را خموش
بلبل زهرایم و مست غزل‌خوانی‌اش - جان به فدای غم و درد و پریشانی‌اش
جان به فدایِ دلِ، زینب و درد و غمش - جان به فدای قَدِ، آمده از غم خَمش
شیعه‌ام و زادۀِ کرب و بلا، شور و شِین - جان به فدای سرِ غرقه به خون حسین
مطلع این مثنوی گرچه به نام رضاست - آخرِ هر عاشقی یادِ خوشِ کربلاست
قبله گه شیعه تا مدفنِ آن سر جُداست - شیعه به شادی و غم نعره زنِ کربلاست
خون‌جگر کُشتۀِ میخ دری بی مزار - شیعه و رنج و غم و تاب و تبِ انتظار
گرچه دل شیعه را کِشته به آتش شرار - قتلگه انتظار، کُشته هزاران هزار
گرچه غم عشقِ یار، برده ز دل‌ها قرار - می‌رسد آخر بر این فصل خزان نوبهار
کرده به تن یوسفی خِرقۀِ سبز ولا - می‌رسد آخر زِ رَه، مُنتقِم کربلا
دل به امید قَبَس، راهی طور وَلاست - تشنه لب یاریِ، منتقم کربلاست
می‌رسد آخر شبی شیعه به این آرزو - یوسف گم گشتۀِ، فاطمه می‌آید او
پیر خراسانیم، مژده که او می‌رسد - منتقم تشنۀِ، پاره گلو می‌رسد
ای شده جانت به لب از غم هجران او - بوی سحر می‌دهد شام غریبان او
می‌ شنوی از یمن، بوی خوش آمدن - مژده رسان شیعه را، جان تو آید به تن
فاطمه را می رسد یوسف دور از وطن - وارث آن کُشتۀِ ، پاره تنِ بی کفن
بوی ظهور آید از شام و عراق و دمشق - رو به سحر میرود شام غریبان عشق
به امید ظهور یار
سه شنبه سوم شهریور 1394 – تهران – منصور نظری
نظر شما
Chaptcha
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
آخرین اخبار