کد خبر: ۹۱۷۱۵
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۶ 09 September 2015
تهیه کننده، نویسنده و کارگردان رادیو گفت: ماجرا این است که ما هرجور هم بررسی کنیم رسانه‌های خارجی که برخی مردم ما آنها را دنبال می‌کنند به لحاظ قدرت کارها و امکانات جلوتر از ما نیستند تنها چیزی که سبب عقب ماندن ما شده، موضوع، فرم و محتوای کارها است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، امروز با پدید آورنده نمایش ارتعاش، مهدی آذری کسی که توانست تندیس برترین رادیو تئاتر سی و سومین جشنواره بین المللی تئاتر فجر را از آن خود کند به گفت‌وگو نشستم.

از ارتعاش گفتیم و از چگونگی شکل‌گیری آن، از بودن بایدها و نبایدها در هنر و از نبودن فرم جدید برای شکستن چهارچوب‌های کلاسیک، از پذیرش عادت‌های گاه به خطا رفته‌مان و اصلاح آن‌ها به نفع خلاقیت و از بازنگری اساسی در ارائه مطالب به مردم گفتیم.
 

تسنیم: ایده نمایش ارتعاش از کجا شکل گرفت؟

آذری: ماجرای ارتعاش ماجرای پیچیده‌ای است، در دنیای نمایش‌های رادیویی و تلویزیونی و سینما سال‌هاست که اتفاق تازه‌ای رخ نداده، به این معنا که فرم و شکل در مورد کارهای دفاع مقدس به تکرار رسیده است و دغدغه این بود تا اتفاقی بیافتد که متفاوت باشد.

در دنیای امروز جنگ رسانه‌ها روی فرم‌های جدید است و همین سبب شدکه من به‌دنبال یک فرم تازه برای کارهای دفاع مقدس باشم و همه این‌ها همگام شد با خواندن یک رمان خارجی که حوادث رخ داده در آن شباهت بسیار زیادی با بچه‌های جانباز داشت.

درست در همان موقع که داشتم رمان را می‌خواندم با 5 نفر از افرادی که قطع نخاع بودند و زندگی بسیار پیچیده‌ای داشتند هم‌کلام شدم که در نهایت سبب شد به این فکر بیافتم که آیا می‌شود زندگی پیچیده این عزیزان را در یک فرم تازه ارائه دهم که بالاخره به این فرم وقالب ارتعاش رسیدم.

تسنیم: شما عنوان کرده‌اید که این کار یکی از دشوارترین کارهای شما بوده است علتش را چه می‌دانید؟

آذری: برای اینکه مرسوم ضبط نمایش رادیویی این است که شما وارد استودیو می‌شوید و یک نمایش رادیویی را ضبط می‌کنید اما مشکل از آنجایی شروع می‌شود که با یک فرم و قالبی طرف باشید که تاکنون تجربه‌اش نکرده‌اید وقتی با یک فرم وقالب جدید می‌خواهید کار ارائه دهید با دشواری مواجه هستید برای اینکه می‌خواهید فرم وقالبی را که نبوده خلق کنید و این باعث می‌شود ضبط  به شدت طولانی شود.

تسنیم: با وجود اینکه جوان‌های ما پر از استعداد و ایده‌های ناب هستند چرا این استعداد‌ها بروز بیرونی ندارد؟ چرا خلاقیت‌ها خوابیده است؟

آذری: بهتر است نگوییم خوابیده است، بدون تعارف باید بگویم ما جریانی در تمام ادارات، از خود دفتر خبرگزاری تسنیم تا صدا و سیما و هرجای دیگر به نام بروکراسی اداری داریم که برای هنرمند چهارچوب تعریف می‌کنند.

جریان این است که اگر دست و پای هنرمند را ببندیم هنرمند به تکرار می‌افتد، الآن اگر بخواهیم طبق چهارچوب کلاسیک به نمایش من نگاه کنیم ارتعاش نمایش رادیویی نیست.

 چهارچوب‌های کلاسیک برای خود بایدها و نبایدهایی دارند و در واقع وحی منزل نیستند و بارها در طول تاریخ شکسته شده‌اند، بروکراسی و تعریف برای کار هنر آفتی است که وجود دارد.

تسنیم: اما احساس می‌کنم خیلی از این موارد سلیقه‌ای شده است، نظر شما چیست؟

آذری: بخشی از آن سلیقه‌ای و بخشی از آن اصول کلاسیک است، وقتی شما این بایدها و نبایدهای کلاسیک را می‌شکنی متأسفانه با یک حجمه روبرو می‌شوید و این برای آینده هنر کشور بسیار خطرناک است.

آیا شما می‌توانید در 20 ساله اخیر 10 تا رمان‌نویس و شاعری که از مابقی افراد جدا شده‌اند را نام ببرید؟ ولی در اعصار گذشته وجود داشته است فردی مانند نیما یوشیج یک حرکت و یک انقلاب ایجاد کرده بود ماجرا این است که در سال‌های اخیر اصلا ایده‌های جدید شکل نمی‌گیرد.

تسنیم: آیا دلیلش این نیست که جرئت و جسارت در بین مردم از بین رفته است؟

آذری: نه صحبت از جسارت نیست، وقتی ما به لحاظ تکنولوژی جلو می‌رویم این اصول را بیشتر در زندگی ادبی و هنری ما گوشزد کرده‌اند.

حدود 10 یا 20 سال قبل فقط یک جزوه‌ای به ما داده می‌شد و اصول را مشخص می‌کردند اما امروز 100 تا از این جزوه‌ها به دست ما می‌رسد، جزو‌ه‌هایی که در تمامشان بایدها و نبایدهایی گوشزد می‌شود، بایدها و نبایدهایی که خیلی‌هایشان به نظرم اصلا صحیح نیست.

تسنیم: پس جایگاه اصول و قواعد چه می‌شود؟

آذری: نه اینکه ما از اصول عدول کنیم و آن را نشناسیم اما من معتقدم افرادی که هدایت‌گر کارهای هنری‌اند باید جایگاه ویژه‌ای برای کارهای خلاقه باز کنند چه کارهایی که درست و خوب بیرون می آید و چه کارهایی که نتیجه نمی‌دهد.

جشنواره‌ها جای بسیار خوبی برای دیده شدن کارهای خلاق هستند کما اینکه در مورد ارتعاش مطمئن هستم اگر جشنواره وجود نداشت شاید هیچ‌وقت خوب شنیده نمی‌شد و مورد توجه قرار نمی‌گرفت البته نقاط ضعف جشنواره‌ها هم بسیارند.

به‌عنوان مثال چقدر خوب است کارهای برگزیده و منتخب را در سایت‌ها بارگزاری کنند تا مردم هم بتوانند با کارها آشنا شوند و مورد دیگر بحث داوری است که از نظر من اگر بخواهد از فرم کلاسیک خود خارج شود باید داورها به‌صورت کاملا مجزا و بدون اینکه هر کدامشان از رأی و نظر دیگری باخبر باشند امتیاز بدهند در این صورت با جمع‌بندی امتیازات درصد خطا و سلیقه و تأثیرگذاری افراد بر روی هم در جشنواره کم‌تر می‌شود.

تسنیم: چرا به کارهای خلاقانه بها داده نمی‌شود؟

آذری: یکی از دلایلش این است که ما عادت کرده‌ایم به یکسری اصول، اصولی که کاملا قابل شکستن است، ما از لحاظ استعداد، ابزار و توانایی هیچ چیزی کم‌تر از دیگر کشورها نداریم.

ماجرا این است که ما هرجور هم بررسی کنیم رسانه‌های خارجی و شبکه‌های ماهواره‌ای به لحاظ قدرت کارها و امکانات جلوتر از ما نیستند تنها چیزی که سبب عقب ماندن ما شده است. موضوع فرم و محتوا کارها است.

باید یک سری فرم و محتوای جدید ارائه شود تا دیگران هم بیایند از آن فرم و محتوا  برای گفتن حرف‌های دل خود استفاده کنند.

کشورهای دیگر سال‌هاست که دارند در این حوزه تخصصی به شدت درست کار می‌کنند، حتی برای ارائه محتوای خبر هم به فرم و محتوا و چگونگی ارائه فکر می‌شود، در ضمن آن‌ها به شدت از فضای مجازی بهره‌برداری ابزاری می‌کنند.

تسنیم: چرا مردم ما به محتوای جوک‌ها و مطالبی که در فضای مجازی پخش می‌شود تا این حد بی توجه هستند و خیلی راحت مطالب را کپی می‌کنند؟

آذری: خب شما می‌گویید مردم ما خیلی راحت کپی می‌کنند من می‌گویم خیلی خب درست است مردم ما راحت کپی می‌کنند، اما سئوالی که مطرح می‌شود این است که رسانه‌های ما یا حتی خود تسنیم برای فضای مجازی چه کرده است؟

آیا گذاشتن چند عدد تصویر و صوت کفایت می‌کند؟ آیا ما محتوای درست تولید کرده‌ایم و به مردم داده‌ایم و آن‌ها کپی نکردند؟

شما وقتی محتوای خلاق درست کنید و به‌دست مردم بدهید کپی می‌کنند، محتوای ما بسیار قدیمی شده است و ما نیاز به یک بازنگری اساسی در ارائه مطالب خود به مردم داریم، ما نیازبه انقلابی در عرصه هنر داریم.

تسنیم: چرا قهرمان‌پروری در کارهای هنری به‌ویژه نمایش و سینما به‌شدت کم  است؟

آذری: این ماجرا سر دراز دارد، کسی بخواهد قهرمان بسازد با کدام قالب می‌خواهد این کار را انجام دهد؟ با قالب مرسوم سینما؟ با قالب مرسوم سینما قهرمان، قهرمان نمی‌شود.

چرا قهرمان ارتعاش قهرمان است؟ برای اینکه متفاوت است و شما این تفاوت را حس می‌کنید. با قالب مرسوم شدنی نیست باید برای آن فکرهای تازه‌ای کرد.

ما در کشورمان کلی اسطوره داریم اسطوره‌هایی مانند شهید اقبالی دوگاهه و شهید برونسی. اقبالی دوگاهه  آدم بزرگ و خاصی بوده است که صدام مستقیما دستور قتلش را صادر کرده است.

کارهایی که انجام داده از لحاظ علم نظامی در دنیا غیرممکن بوده است، اما تام کروز را در عملیات غیرممکن می‌پذیریم اما خودمان با تکرار، اسطوره‌های خودمان را حتی خراب می‌کنیم.

تسنیم: راه کار چیست؟

آذری: اگر قرار است ما یک روزگاری درجنگ رسانه‌ای پیروز شویم نیاز است که تمام ارگان‌ها و نهادها و تمام مؤسساتی که با کار هنر درگیر هستند وارد عرصه همکاری با یک دیگر شوند و من فکر می‌کنم اتاق فکر به سرعت بتواند انقلاب ایجاد کند، اتاق فکرهایی که در آن راجع به محتوا و جذابیت کارها فکر شود.

در دنیای امروز که همه چیز آن دارای زرق وبرق است هیچ اشکالی ندارد که ما این زرق و برق‌ها را به کار خود اضافه کنیم،  می‌بینیم که در جریان نمایش ارتعاش، پیام من گم نشد ولی بعد سرگرمی یعنی اصول و کششی که بخواهد جاذبه ایجاد کند در آن وجود داشت.

تسنیم: خطوط قرمز آیا در رسانه‌ها وجود دارند؟ آیا خطوط قرمز بر کیفیت آثار تولیدی تأثیر می‌گذارد؟

آذری:کدام خطوط قرمز؟! آخر در بسیاری از موارد خطوط قرمز براساس تفسیر آدم‌ها تعبیر می‌شود! خیلی از مواقع شاید باید گفت حتی خط قرمزی وجود ندارند اما برخی در بسیاری از موارد از روی دلسوزی نا آگاهانه  آن را پدید می‌آورند.

کدام ضابطه هنرمند را از پرداخت هنرمندانه به کاستی‌ها حتی در عالی‌ترین سطوح منع می‌کند؟! کمی ممیزی‌ها را بررسی کنیم و ببینیم کدام مسئله ویژه، چه می‌دانم زمین‌خواری، رشوه‌گیری و غیره در محتواهای ممیزی شده وجود داشته است؟

به جای آنکه سیاه ببینیم و بی‌اندیشیم، یاد بگیریم محتوای خود را درست ارائه دهیم. آیا شما فکر می‌کنید رسانه‌های بیگانه ممیزی و خط قرمز ندارند؟!

تسنیم: و سخن آخر؟

آذری: رادیو گیلان را سنگر خود می‌دانم در این جنگ بی انتها. جنگی که باید با تدبیر و اندیشه در آن پیروز شد!
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار