ارمغان زمانفشمی | بی قانون
تو را وقتی که از پوشک بگیریم
برایت یک زنِ کودک بگیریم!
عروسک را ز دست تو گرفته
عروسی مثل آن کوچک بگیریم
برایش یک لباس از تور و ساتن
پر از مرواری و پولک بگیریم
ازآنجا که خودت شغلی نداری
برایت خانه در پونک بگیریم
نکن فکر طلا و جشن و عکاس
که آن را هم بدون شک بگیریم
بجنب و پیش از آن که من و بابات
عصا و سمعک و عینک بگیریم
بکش قد تا برایت زن بگیریم
زنی از هر لحاظی تک بگیریم
فدای خندههای بچههایت!
که آنها را هم از لکلک بگیریم!
ولی افسوس مادر! پیش از اینها
تو را باید ز پستانک بگیریم!