آنچه که در ادامه منتشر می شود ار سری یادداشت مخاطبان تابناک است که عینا منتشر می شود و انتشار آن به معنی تایید یا تکذیب آن از طرف تابناک نیست. مخاطبان می توانند مطلب منتشره نقد، تایید یا تکذیب نمایند.
*به نام دادگر هستی*
*به خدا که چه دیر شد*
*ریاست محترم کل دادگستری استان*
*واقعا که دیر شد*
رسیدگی به آنچه بمانند سرطان بدخیم در تمامی شریانهای حیاتی جامعه نفوذ کرده و توان از مردم زدوده است، تا جایی که بیشتر مردم بویژه نسل جوان دست از دین شسته اند . آری *واقعا که دیر شد* و انفعال در قبال جامعه و نابسامانیهای آن، کار را بجایی رسانده است که مردم بیچاره محکومییت خویش را به سرنوشتی محتوم در دامن بدبختی ، باور کرده اند و بجز درد دل و زمزمه غمهای فراوان خود کاری از دستشان بر نخواهد آمد تا جایی که نشانه های آن در زندگی آدمها از مرد گرفته تا زن از کوچک تا بزرگ به روشنی قابل لمس و هویدا است .بمانند همه چیز ، آری همه چیز حتی نان *پتی* آری *نان پتی* مردم.
یاس و نامیدی، رسیدن به بن بست ، رها کردن کرامت و شرافت، تنفر از دین و دینداری و مبلغان دینی ،فقر و بدبختی، سردرگمی و هر آنچه شما بپندارید آری هر آنچه از مقوله نکبت و زائیده های آن بپندارید.
بله دچار شدن به سرنوشتی که شاید در هیچ نقطه ای از تاریخ بمانند آن اتفاق نیفتاده است آن هم در شرایط و روزگاری که مردم دلهای خود را با دین و شریعت گره زده اند و تا کنون برای دفاع از دین و انقلاب چیزی کم نگذاشته اند.
به خدای آفرینش سوگند، جان فشانی و قربانی شدن در راه برچیدن چنین رویه نکبت باری که بر سیستم حاکم گردید و نظام اسلامی را بهمراه بیگانگان به دشواری کشانده است بهترین نوع شهادت در راه خدا و دین خدا و خلق خداوند است و بفرموده امام حسین ع هل من ناصر ینصرنی آیا یاری کننده ای یافت میشود آیا جان برکفانی یافت میشنود؟ آیا کس یا کسانی پیدا میشوند تا بساط این نکبت اجتماعی را برچینند؟ آیا واقعا امیدی به برون رفت از آنچه بر سیستم مدیریتی مملکت چمبره انداخته وجود دارد؟ هر چند باور کردنش دشوار است اما آیا امیدی به بهبودی اوضاع می رود ؟
نمی دانم، زیرا این امر نیازمند به خیزش و خروش عمومی هست و گر نه یک و یا چند فرد به تنهایی قادر به زدودن این نکبت نیستند هر چند خود مردم در بوجود آمدن این نکبت بی تقصیر نخواهند بود .
چند روزیست که از رسانه ها و انتشارات شنیدم و دیدم که جناب *حجه الااسلام مزارعی ریاست محترم کل دادگستری* استان عزم را جزم کرده اند تا پیکره سیستم بیمار در استان را به پشتیبانی مردم جراحی کنند تا شاید به زندگی از دست رفته مردم، که بر راه حل مشکلات آن بواسطه نکبت آفرینان روزگار گره کور زده شد حیاتی نو بتابد تا شاید مردم دست از این باور بردارند که محکوم سرنوستی حتمی شده اند آری ! چیزی که عرش الهی را به لرزه در آورده است.
آیا واقعا میتوان امیدوار بود ؟
آیا این درخشش و تابیدن نور و روشنایی را ،در این ظلمتکده امیدی هست؟ و آیا قادر به روشن نمودن افق امید در میان مردم سرخورده و وامانده خواهد بود؟
آری روزگار، روزگاری مه آلود گشت ، حق و باطل با هم درآمیختند، دیانت مردم و شریعت را به قربانگاه کشاندند و انسانیت را با ثمن بخس معامله نمودند و در این غم و ماتم فریاد رسی نخواهد بود . آری جنگ است واقعا جنگ است . دوران، دوران غوغاسالاری و چپاول است بر این اساس هر کسی در پی غارت است . هر کسی در پی بسرانجام رساندن کار خویش است گور پدر و پدر جد پا برهنگان و عموم ملتی که تا کنون به پای انقلاب و ارزشهای آن قربانی شده اند .آری جنگ ، جنگ است خواه در درون یک مملکت و خواه در بیرون از مرزها با این تفاوت که جنگ با بیگانه تکلیفش معین است اما جنگ با آنکه ادعای خودی میکند بسی دشوارتر و جانفرساتر است و همینجاست که خداوند در قرآن میفرمایید منافقین از کفار بدتر و خطرناکترند.
خطاب من در این نوشتار تمامی آحاد ملت و مردم استان خاصه *قضات محترم و بویژه رئیس کل دادگستری* استان خواهد بود.
آری از چه بگویم که خود ندانید و از کجا بگویم که خود آگاه نیستید
از استخدامهای غیر قانونی بگویم
از اعتبارات و وامها بگویم
از پارتی بازی و لابیگریها بگویم
از مدیریتهای بیسواد و بی کفایت بگویم
از گرانی و اختلاس و دزدی و زنجیره های خانوادگی بگویم
از دانشگاه و آموزش و پرورش و هر آنچه قابل ذکر است بگویم که تمامی این زنجیره به هم تنیده جامعه، بواسطه عدم مدیریت درست سیستمی و یا به نوعی دیگر حاکم بودن فرهنگ هوچی گری، جمهوری اسلامی را به آستانه فروپاشی رسانده است.
فقط میتوانم بگویم برای برچیدن پدیده شوم نکبت غوغاسالاری، اراده آهنین و عزمی راسخ میخواهد و چنانچه کسانی بیرق مبارزه با این نکبت اجتماعی را بر دوش بگیرند بر عموم مردم پشتیبانی از آنها واجب و ضروری خواهد بود.
ما می دانیم که بیشتر مردم بیچاره ، نسبت به بسیاری از امور و آنچه در اندرونی مملکت می گذرد بی خبرند . و اینجا بوده و هست که از اعتماد این مردم بزرگترین سوء استفاده بعمل آمد و به همین واسطه کلاه بسیار گشادی تا بناگوش بر سر مردم و دین و دیانت و غیرت آنها رفته است.
و من می گویم و پیوسته خواهم گفت و خدا هم آگاه است که پدیده غوغا سالاری از همان دهه دوم انقلاب بر مملکت مستولی شده بود اما به هر دلیل ممکن چه بسا که بیشتر مردم متوجه این پدیده نشده بودند
من می گویم این اسکلت سربه فلک کشیده پدیده نکبت، بر مبنای غوغاسالاری بنا نهاده شد که پی ریزی و بنیانگذاری آن به دهه دوم انقلاب بر می گردد و چه بسا که ملت همواره از این پدیده بیخبر بود تا اینکه این بیماری نادیده انگاشته شد و شد آنچه نباید میشد و آنچه امروز شاهد آن هستیم مولود شوم همان آبستن شدن در روزگاران پیشین است .
از آن روزگاری که مرز چپ و راست ، اصلاح طلب و اصولگرا ترسیم گردید پدیده گریز از قانون و گرایش به غوغاسالاری در مملکت رواج پیدا کرد چناچه کس یا کسانی به هر طریق ممکن به مجلس راه یافتند با خط کش جناحی حقوق مردم را رسم نمودند و بدتر اینجا که فقط تعدادی بسیار قلیل از قبل این سرنوشت منتفع گردیدند
این فرار از قانون و یا دور زدن قانون در طول سالیان متمادی و تا همین دیروز همچون حبابی، چنان بزرگ گردید که تمام مکانیزمها و سیستم جامعه را در برگرفته است
آنچه من میگویم را می توانید در تمامی سطوح جامعه، پیدا و حس و لمس کرد در زمینه استخدامها در تمام وزارتخانه ها و در تمام نهادها و سازمانها و حتی شرکتها و بانکها ووو
در زمینه تسهیلات و وامها در تمامی سطوح مملکت که برخاسته از کانون لابیها و پارتیها و باندبازیها و قرابتها و رانتها وو بوده و خواهد بود که به همین سبب هیچ اصول سالمی را در مملکت نتوان پیدا کرد.
کجای چنین آشفتگی و خیانت در حق مردم مربوط به آمریکا بوده و خواهد بود؟
کجای چنین نکبتی به آمریکا و اسرائیل و امپریالیزم بر می گردد ؟
وای بر ما وای بر ملت که که جز مرارت و تلخی و اندوه و فلاکت و حتی پشیمانی نصیبی عایدشان نگردید.
بهر حال این حرکت ریاست محترم دادگستری استان را به دیده امید می پنداریم و بر آحاد مردم استان واجب و لازم است که با حمایت گرم و مستحکم خود همواره پشتیبان این حرکت خطیر باشند تا شاید آنهایی که در طول سالیان گذشته با رویه غوغا سالاری و قانون گریزی و دور زدن قانون آرامش را از زندگی مردم سلب نمودند و حقوق بسیاری از مردم را پایمال نمودند و چه مصیبتهایی را که بر کانون خانوادها نازل نکرده اند، دستشان را از محلهای قدرت در حوزه های اجرا کوتاه کرده و همچنین آنها را به سزای اعمال خود برسانند.
ان تنصرالله ینصرکم
حبیب . جهان آرا
1397/8/30