این ارابه آهنی در هر گذر پر هیاهو و پرطمطراقش، مانند زلزلهای كه تا بندبند زمین نفوذ میكند، در و دیوارهای ناامن خانههای اهالی را لرزانده و صدای سوت گوشخراشش به رگ و پی اعصاب آزرده اهالی تاخته است.
برابری آمار خودكشی روی ریل راهآهن با آمار خودكشی كل كشور برای بسیاری از مسئولان و ساكنان شمال پایتخت، بازی با اعداد و ارقام به شمار میآید، اما برای اهالی این منطقه تصویر لحظات مكرری را زنده میكند كه گوشت و پوست خونین عابری را ذره ذره از روی سنگریزههای حاشیه ریل جمعآوری میكردند و تا مدتها این اتفاق كابوس شب و روزشان بود.
هنوز هم با آنكه مسیر حركت مار آهنی را از روی زمین به زیر زمین هدایت كردهاند و با قرار دادن حفاظهایی در مسیر آن، راه همبازی شدن كودكان حاشیه ریل با قطار را مسدود كردهاند، رقابت برای عبور از نردههای حفاظ این محدوده و به بازی گرفتن مار آهنی، سرگرمی شیرین و مهیج بچههای "ته خط" پایتخت به شمار میآید.
این شرایط را اگر به محدود شدن دسترسیهای محلی و فرامنطقهای محلههای همجوار ریل بیفزاییم، به حكایت دورافتاده و محصور شدن منطقه در میان 2 خط آهن تهرانـ تبریز و تهرانـ اهواز و بزرگراه آیتالله سعیدی میرسیم كه منطقه ما را مانند جزیرهای دورافتاده از رونق تهران بزرگ جدا كرده بود.
سالها تا گذر مسئولی به منطقه میافتاد یا در صحن علنی و غیرعلنی شورای شهر، فرصتی به درددل و طرح مشكلات اهالی منطقه اختصاص پیدا میكرد، ساماندهی این حریم و هدایت قطار به خارج از بافت مسكونی نخستین درخواست و مطالبه شورایاران و شهردار وقت منطقه به شمار میرفت.
سرانجام كج كردن راه قطار و كشاندن آن به زیرزمین تدبیری بود كه مسئولان دولت و مدیریت شهر برای پایان دادن به همه این كابوسها و مشكلات مردم حریم خط آهن اندیشیدند و بعد از جلسات و مذاكرات مختلف شهرداری تهران و راهآهن كشور، سال 1386 كلنگ اجرای طرح زیرزمینی شدن خط تهران ـ اهواز به زمین خورد. با وعده راهآهن برای به سرانجام رساندن طرح در مهلتی 18 ماهه و مصمم شدن مدیریت شهر برای تبدیل اراضی آزادشده حاصل از زیرزمینی شدن ریل تهران ـ تبریز به امكانات رفاهی تفریحی و فضای سبز، اهالی بیصبرانه در انتظار پایان طرح بودند.
این انتظار 6 سال به درازا كشید و خرداد سال 1392 طرح در حالی افتتاح شد كه بهطور كامل به بهرهبرداری نرسیده بود. اما این اتفاق، نقطه پایان دردسرهای اهالی نبود و پس از آن، مشكلات ساكنان منطقه شكل دیگری به خود گرفت. فضای آزادشده طرح كه مساحتی به ابعاد 36 متر عرض و 4/5 كیلومتر طول داشت و بهرهبرداری از آنها سرانههای اندك فرهنگی، ورزشی و فضای سبز منطقه را به مقدار قابل توجهی افزایش میداد، تا مدتها به محل تجمع نخالههای فعالیتهای عمرانی طرح تبدیل شده بود.
اثر آسیبهای اجتماعی مانند تجمع معتادان در زیرگذرها و نقاط بیدفاع حریم خط بر زندگی اهالی، یكی از مهمترین دلایلی بود كه زیرزمینی شدن خط آهن را در ردیف خواستههای مهم مردم منطقه قرار داد.
اما ناتمام ماندن این طرح سبب شده كه افراد ناباب بیپرواتر و بیپردهتر از گذشته در محوطه روباز و خاكی حریم خط به استعمال موادمخدر بپردازند و دنج و تاریك بودن زیرگذرها را برای زورگیری و ایجاد مزاحمت برای رهگذران قدر بدانند.
پس از بهرهبرداری از طرح ناتمام زیرزمینی كردن خط آهن، آلودگی صوتی و زیستمحیطی جتفنهای تهویه هوای سولهها و تونلها هم بر انبوه مشكلات مردم لب خط افزوده است.
پس از ساخت تونلها و سولههای رو زمینی، جتفنهایی برای تهویه هوای این فضاها تعبیه شد، اما متمركز عمل كردن جتفنها برای تخلیه هوای تونلها، آلودگی صوتی دیگری هم بر اغتشاش شنیداری محلههای پرسروصدای حاشیه ریل تحمیل كرده است.
آقاجانی، دبیر شورایاری منطقه 18 در این باره گفت: "متأسفانه پروژهای که سالهای گذشته کلید خورد و ابتدا قرار بود با هزینه حدود 560 میلیارد تومان به اتمام برسد ماههاست متوقف شده و کسی نیز در این خصوص پاسخگو نیست. قبلا هر یک ساعت یک بار یک قطار با صدا و دود رد میشد اما حالا در کل شبانه روز 4 جت فن بزرگ به صورت کامل و پر و سر و صدا در کنار خانههای مردم کار گذاشتهاند که در عین حال دود و صدای آن برای مردم سرطان زاست."
علیرضا دبیر، رییس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران، گفت: "کارهای زیادی قرار بود برای این منطقه انجام شود و حتی دولت قبل میخواست فضای آزاد شده راه آهن را تجاری کند ولی ما با پیگیریهای بسیار نگذاشتیم این اتفاق رخ دهد."
طرح انتقال خطوط به صورت کارشناسی اجرا نشد و برای مردم دردسرهای زیادی به همراه داشت.
مرتضی طلایی، نایب رییس شورای شهر تهران، در این باره اظهار کرد: "پروژه انتقال راه آهن به زیر زمین طرحی است که به صورت کارشناسی اجرا نشده و نیاز به بازنگری دارد."
وی ادامه داد: "متاسفانه اگزوز فنهای این پروژه را در همان زمان اجرای پروژه در تونل اجرا نکردند و حالا برای آن سوله احداث میکنند در حالی که صدا و آلودگی آن همچنان ادامه دارد."
طلایی خاطرنشان کرد: "زمینهای آزاد شده در این پروژه جای نگرانی ندارد و قطعا باید برای سرانه محله فراهم شود و نه تامین فضاهای تجاری."
وی پیشنهاد داد که از دولت برای بازنگری در این پروژه درخواست کمک شود.
طلایی، عضو شوای شهر اضافه کرد: "متاسفانه مدیریت جدید راه آهن مخالف اجرای پروژه انتقال راه آهن به زیر زمین بوده است به همین علت یکی از دلایل رکود و توقف پروژه تا کنون نیز همین مساله بوده است که امیدواریم با پیگیریهای شورای شهر و تشکیل کمیته مشترک این مشکلات برطرف شود."
انتقال سیستمی گازوئیلی به زیر زمین کاملا غلط است ولی این کار نادرست برای مردمی که سالیان سال مشکل داشتند باز هم اجرا شد و مشکلی بر مشکلاتشان افزوده شد.
احمد دنیامالی، رییس کمیسیون توسعه و عمران شهری، که پیش از این معاون فنی راه آهن نیز بوده است گفت: "موضوع انتقال راه آهن از قلب تهران به منطقه دیگر از همان 15 سال قبل که من در آنجا معاون بودم مطرح بود و قرار بود که این ایستگاه به سه ایستگاه شرق، جنوب و غرب منتقل شود و ما توصیه کردیم که این محورها را در اختیار متروی تهران قرار دهند تا شرایط آن را اصلاح کنیم اما قبول نکردند."
دنیامالی تأکید کرد: "مشکلات امروز منطقه 17 و راه آهن یعنی قتل، اعتیاد، خودکشی، ریختن زباله و نخاله و بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری و اجتماعی مربوط به چند سال اخیر نیست و از سالها قبل مردم با آن درگیر بودهاند و حتی زمانی مرحوم دادمان آنجا را قرنطینه کرد تا مشکلش را حل کند."
وی افزود: "علیرغم مخالفتمان با این طرح و اینکه همه میدانند انتقال سیستمی گازوئیلی به زیر زمین کاملا غلط است، اما بازهم این مسئله را در دستور کار کمیسیون عمران قرار دادهایم و امیدواریم هرچه زودتر طرح جامع جدید راه آهن و انتقال آن به سه ایستگاه جدید تعیین تکلیف شده و اجرایی شود."
احمد مسجد جامعی، عضو دیگر شورا نیز در ادامه گفت: "همه تلاش ما این است که این مسائل که مورد نگرانی مردم منطقه است بیشتر مورد توجه قرار گیرد و حساسیت کار را بالا ببریم."
وی خطاب به رییس کمیسیون عمران شورا تأکید کرد: "یک ماه فرصت دارید این موضوع را پیگیری کنید و موضوع را به شورا منتقل کنید تا در بودجه سال 93 اعتبارات و شرایط لازم را برای افزایش سرانههای شهری مردم منطقه در نظر بگیریم."
مردم محل می گویند که روگذر راه آهن چند مشکل اساسی ایجاد خواهد کرد، اولا سروصدای راه آهن مزاحمت ایجاد می کند. دوم این که با عبور قطارها، موجب لرزش ساختمان های حریم راه آهن می شود. سوم این که زیر پل مکانی برای تجمع افراد معتاد و قاچاقچی و مزاحم مردم خواهد بود و موجب سلب آرامش مردم منطقه خواهدبود.
اهالی محل معتقدند که اگر زیرگذر احداث شود و قطار از زیر زمین عبور کندو مانند مترو باشد، عملا لطمه ای به مردم نمی زند اما روگذر راه آهن، عامل بسیاری از مشکلات خواهد بود.
معضل پشت خط نشینان همچنان به قوت خود باقی است و معلوم نیست عاقبت مردم این محله که بیش از 40 سال است با غول آهنی دست و پنجه نرم می کنند چه میشود.