تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، آنچه که در زیر آورده شده است یادداشت ارسالی مخاطبان تابناک کهگیلویه و بویراحمد است و تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، آن را تایید یا تکذیب نمی کند. شما هم می توانید نظر خود را در تایید یا تکذیب این مطلب بیان کنید.
شرکت سهامی جمنا
با سلام و صلوات بر خاتم انبیاء حرف نمیدانم حساب یاناحساب خود را آغاز میکنم ۳۸ سال از عمر نظام مقدس میگذردآنچه که خودم شاهد بودم در این۳۸سال بیان خواهم نمود و نه بیشتر.
در این ۳۸سال صرفا یک قشر راحاکم دیدم طلبکاران دهه ۶۰حتی نه سهیم درپیروز انقلاب.
مدعیان اسلام ولایت وحامی انقلاب در دوپوست راست وچپ همه هم شاهدیم بخصوص در دنیای مجازی امروز هردوبه دنبال انکار حامی ولایت بودن همدیگر ودر عمل مردم سوار خلاف اصول ولایت!!
آنچه که من شاهد بودم از این دو تفکر که یکی از آنها جدیدا پوست عوض کرده بنام شرکت سهامی((جمنا))در عمل پسر پروری به شیوه خاندان پهلوی بود همان خاندان پروری ۳۸ساله مدیریت کشور از بخشداریها تا فرمانداریهای ومدیریت کوچک تا وزارت خانه ها دست این گروه است امر ونهی میکنند بنام اسلام بنام نظام جمهوری اسلام بنام حامی ولایت و.....اما همینکه تفکرشان حاکم شد به چاق کردن خانواده های خود می پردازند واز گرفتن پستها گرفته تا استخدام فرزندان بیسواد وناصالح خود تا تصرف منابع ملی بنام قارچ و مرغ بوقلمون و....وفرزندان محرومین باتمام شایستگی های که دارند درفقر وفلاکت وبیکاری ونداری یازن خودرا طلاق میدهند یا خودکشی میکنند این شد سرانجام نظام مقدس بدست مدعیان حامی انقلاب!!!نظامی که روزی پسر۱۶ساله اش ساعت یک نیمه شب بنا به اعتقادی که داشت سینه خیز به میدان مین میرفت عمل مدعیان حامیش خون فرزندان ۱۶ساله مملکت خود را به شیشه کرده ومیکند!!!
بطوریکه همین مدعیان انقلابی حتی بعد از بازنشستگی میشوند همه کاره فاز۲بید بلند و شاهدیم بعد از استخدام فرزندان خاندان خود در ادارات شهرستانها واستان ها تازه نوبت به شغل دوم خودشان میرسد!!؟؟؟مدعی مردمی وانقلابی هم هستند !!!بدبخت مردم مظلومی که۳۸ساله پای صداقت خود بنام حامی انقلاب ایستاده اند وغافل از مسلمان سیاسی شدن ابوسفیان زمان پیامبر(ص)هستندوهردهه یک گروه تحت عناوین مختلف آرای آنها را چپاول میکنند.
نمیدان چگونه بگویم وچطور بفهمانم معنی انقلابی بودن را آما میدانم مجددا یک عده ای که اکثرا پرونده و عملکرد سال های گذشته شان جلوی چشمان مردم است و سالهاست با شکست های پیاپی نشان داده اند کاریزمایی ندارند، دور هم جمع شدند وبا ادعای انقلابی بودن اتخاذ تصمیم کنند برای همین مردم ، درحالی که حتی خودشان از اصناف تفکرهای حزبی و سیاسی مختلفند ،کسانی که عمل وشعارشان همیشه در تناقض به هم بود. مثلا اینکه نام خود را ((جبهه ی مردمی نیرو های انقلاب )) گذاشته اند، خود پر از تناقضات ناشیانه است، اولا چرا انقلاب را دو تکه می کنند؟ مگر انقلاب بدون مردم هم تعریف می شود که شما آن را به انقلاب مردمی و غیر مردمی تقسیم کرده اید؟
چه هدفی جز سوء استفاده از این نام دارید؟همانطوریکه در۳۸سال گذشته بنام حزب الهی بودن ،جناح راستی بودن اصولسواربودن و.....سوءاستفاده نموده اید ومردم هم مصادیق عمل تک تک شما را میدانند.
مگر شاخصهای انقلابی بودن :
1. ایستادگی و ثبات در اصول انقلاب اسلامی
2. پایبندی و پاسداری نسبت به ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی
3. پایبندی به رفتار و گفتار امام و ایستادگی در برابر تحریف خط امام
4. پاکدستی و سادهزیستی و اجتناب از اشرافیگری
5. تدین و پایبندی به تکالیف شرعی
6. خدمت خالصانه و بدون منت
7. عدالتخواهی، آزادگی و دفاع از مظلومان عالم
8. استکبارستیزی و ایستادگی قاطع در مقابل کفر، نفاق و طمعورزی و سلطه بیگانگان
9. مرزبندی شفاف با دشمنان دین و انقلاب
10. دفاع از اقتدار و امنیت ملی
11. اعتماد به مردم، صداقت و وفاداری
12. شجاعت در اقدام و آمادگی برای ایثار و ازخودگذشتگی
13. برخورداری از سلامت اخلاقی و فکری
14. مبارزه واقعی با فقر، فساد و تبعیض
نمیباشد؟شما مدعیان جمنا از تهران تا شهرستان محروم بهمئی کدامیک از شاخصه های بالا را در این۳۸سال پایبند بودید؟
مگر شعر انقلاب واسلام الجارثم الدار نبود؟پس چرا شما مدعیان عملتان صرفا الدارثم الدار است ومدعی انقلابی بودن هم هستید؟
مگر غیر از این است که.. انقلابي بودن مهم نيست، انقلابي ماندن مهم است؟
واین کلام قران است نه کسانی که آن را بنام خود قلمداد کردند
يكي از داستانهاي جالب در سوره بقره ، اين است كه انقلابي بودن مهم نيست انقلابي ماندن مهم است، داستان بسيار آموزنده ای در قرآن است كه اين حقيقت را بیان می کند .
جمعيتي انقلابي بعد از زمان حضرت موسي (ع) كه به بني اسرائيل عزت بخشيد كم كم عقب گرد برگشتند دو مرتبه ذليل شدند مدتي كه غبار ذلت اينها را گرفت گفتند بيائيد دست به انقلابي بزنيم و خودمان را از شر ستمگران برهانيم.
انقلابيون جمع شدند و آمدند نزد پيامبرشان و گفتند «أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى» (بقرة/246) اينها گروهي از بني اسرائيل بودند كه بعد از موسي بناي انقلاب گذاشتند.
گفتند «إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمْ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا» تو براي ما انتخاب كن يك رهبري كه ما به فرماندهي رهبر «نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» جنگ كنيم ما همه بازو داريم يك مغز متفكر و يك فرمانده ارتش به ما بده تا دشمن را بكوبيم، دشمنشان كي بود؟ جالوت، جالوت امپرياليسم آن زمان بود و طرفدار داشت. پيغمبر، اول گفت فكر نمي كنم كه شما مرد ميدان باشيد اول مي گوئيد كه جنگ مي كنيم اما انقلابي بودن مهم نيست انقلابي ماندن مهم است، گفتند چرا؟ پيغمبر به آنها گفت «قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمْ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا» گفت: اگر نوشته بشود بر شما قتل، اگر واجب باشد بر شما جهاد، شما جنگ نمي كنيد مي گوئيد ما انقلابي هستيم اما وقتي بگويند برويد جهاد شماها نمي رويد و مرد ميدان نخواهيد بود «قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» گفتند چرا شما به ما بدبين هستيد؟ «وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا» اين جالوت جنايتكار ما را از شهرمان آواره كرده است «وَأَبْنَائِنَا» ما از بچه هايمان دور شده ايم ما مدتهاست كه تحت خطر هستيم ما حتماً انقلاب مي كنيم تو فقط يك فرمانده به ما بده.
قرآن مي فرمايد اينها خيلي انقلابي بودند اما انقلابي باقي نماندند آنوقت دسته دسته فرار كردند «فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمْ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ» وقتي گفتيم برويد جنگ كنيد فرار كردند همين هايي كه گفتند ما تا آخرين قطره خون ایستاده ایم اينها فرار كردند، دسته دوم وقتي به آنها گفته شد طالوت فرمانده است تا نگاه كردند به طالوت گفتند اين ديگر كي است؟ تسليم نبودند و خيلي ها هستند كه در مقام حرف، حرف مي زنند اما در واقع تسليم فرمان خدا نيستند. با اينكه پيامبر گفت اين فرمانده ارتش از طرف خدا معرفي شده است «إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا» (بقرة/247) خدا اين فرمانده را براي شما تعيين كرده است «قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ» گفتند ما زير بار او نمي رويم اين كجا به فرماندهي، «وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنْ الْمَالِ» اين كه مال ندارد، اين از فاميل هاي گدا است، يك گدا را آورده اي و فرمانده ارتش كرده اي؟
انقلابي بودند اما رهبري را كه خدا تعيين كرده بود نپذيرفتند، يك عده هم فرار كردند.
انقلابيوني كه در بين راه در عملا از رهبري جدا شدند
بعد عده اي كه ماندند رهبرشان به آنها گفت ما مي خواهيم برويم به جنگ جالوت اما اگر مي خواهيد كه برويم به جنگ جالوت وسط راه به رودخانه اي مي رسيم بايد شما از اين رودخانه رد شويد و از اين آب هم نبايد بخوريد يك مشت و دو مشت اشكالي ندارد اما اينكه ظرف برداريد و سير بشويد اين نمي شود «إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ» (بقرة/249) شما يك نهر آبي جلويتان است كه خدا مي خواهد شما را امتحان كند «فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي» هر كدام از شما سربازان انقلابي از اين آب بخورد از من نيست شما كه پهلوي پيغمبر ادعا كرديد انقلابي هستيد اكنون كه مي رويم مبارزه مواظب باشيد هر كس از اين آب بخورد معلوم مي شود كه از ما نيست «وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي» پس از اين آب نخوريد البته «إِلَّا مَنْ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ» با دستش يك مشت آب بخورد طوري نيست اما سيراب نشوي.
قرآن مي فرمايد اينها وقتي به آب رسيدند نتوانستند از آن بگذرند «فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا» با اينكه رهبر گفت نخوريد اما آنها خوردند فقط چند نفري نخوردند بعد رفتند تا اينكه جمعيت زياد را ديدند گفتند ما حريف اين جمعيت زياد نيستيم عده اي از آنها فرار كردند «لَا طَاقَةَ لَنَا» ما طاقت نداريم هر آزمايشي كه مي شدند عده اي از اينها مردود مي شدند اين مي خواهد بگويد انقلابي بودن مهم نيست آنوقت ضرر اينها از كساني كه از اول انقلابي نبوده اند بيشتر است، چون عملاً منافق مي شوند پيغمبر فرمود: من از خوبها هراسي ندارم از بدها هم نمي ترسم من از منافقين وحشت دارم،
اين چند نفري كه ماندند گفتند ما جنگ مي كنيم بخاطر اينكه «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ» اينها از همه امتحانها قبول شدند و با يك شعار حركت كردند و گفتند چه بسا از گروههاي كمي كه بر گروههاي زياد غالب مي شوند و هر جوان مسلماني اگر اين آيه شعارش باشد وحشت ندارد.
در زمان طاغوت هم كه مومنين در انواع محاصره ها قرار مي گرفتند در آنجا هم اسلام به ما فرموده كه «لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ» (بحارالأنوار/ ج 2/ ص 267) در راه هدايت وحشت نكنيد كه جمعيت كم است اگر راه حق است اهل آن كم باشد مهم نيست.
قرآن مي فرمايد وقتي آن جمعيت كم وارد لشگر شدند يك دستشان شمشير بود هم زمان دعا هم مي خواندند دعايشان اين بود «وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَينَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ» (بقرة/250) خدايا به ما پشتكار بده، و صبر بده، روحيه ما را روحيه اي قرار بده كه پشتكار داشته باشيم هم با اين شعار خودشان را تحريك مي كردند و هم از خدا كمك غيبي مي خواستند بعد مي فرمايد «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ» (بقرة/251) ارتش دشمن را درهم شكستند.
درپایان امیدوارم مردم تجربه تلخ گذشته را فراموش نکنند و جریانهای سیاسی را بنا به گذشته خود افرادی که در آن جریانها حضور دارند بشناسند قرآن میفرماید آدمها را با اطرافیانشان بشناسید.
وسلام ۹۵/۱۲/۲۸
منوچهرچک نژادیان