مردماني كه همواره سال نو را با دعا و نيايش به درگاه خداوند آغاز ميكنند و با ديدار با خانواده و جشن و سرور تداوم ميبخشند تا سالي شاد را با شادكامي آغاز كرده باشند .
استقبال از نوروز
خانهتكاني از مهمترين اركان رفتن به استقبال نوروز است؛ رفت و روب و شست و شوي خانه و اثاثيه براي زدودن هرچه مايه آلودگي و پلشتي است .
شيرازيها هم مانند ديگر مردمان ايران، در اين ايام، شستنیها را میشویند، قالیهای خوش رنگ قشقایی را که هر کدام باغ گلی است، ميتكانند و باز در خانهاي كه رنگ و بوي تازه گرفته است و مملو از شميم نرگس و مريم شده، ميگسترانند .
خريد هم از اجزاي برنامههاي استقبال نوروز است؛ خريد خوراكيهاي مخصوص اين ايام و البته پوشاكي نو؛ اگر والدين براي خود لباس نو خريداري نكنند قطعا براي فرزندان به خريد نوروز خواهند رفت .
سبز كردن سبزه هم، پيشوازي است براي نوروز؛ كاري كه معمولان همزمان با ايام اسفند و از نيمههاي اين ماه آغاز ميشود و با وسواسي خاص همراه است .
بانوان دانههايي از حبوبات و غلات را انتخاب كرده و به اميد سبز بودن زندگي، ميكارند و پرورش ميدهند تا در زمان تحويل سال، يكي از اجزاي سفره هفت سينشان آماده باشد .
در شيراز رسم است كه بعد از پاككردن دانههايي كه قرار است كاشته شود، آنها را مشت مشت در ظرف آبي ميريزند .
مشت اول به سلامتی امام زمان «عج» در سيني يا ظرف مخصوص میریزند. آن گاه در هر نوبت اسم یکی از افراد خانواده را به زبان میآورند. معمولا ابتدا از بچهها شروع ميشود. چند روزی که دانهها در آب ماند و جوانه زد، دانهها را هر جا خواستند، از پارج و سيني و دوري(بشقاب) گرفته تا دور كوزه و ... سبز ميكنند.
در شیراز غیر از گندم، جو، عدس، ماشک (ماش)، ترتیزک (نوعی از شاهی)، خاکشیرهم سبز میکنند این سبزها را در سفره نوروزی می گذارند و آنها را نگه داشته و روز سیزده به در که به خارج شهر میروند، سبزها را دم آب روان میدهند.
چهارشنبه سوری يا جشن سوری
از جشنهایي است که تیرههای هند و ایرانی يا هند و اروپایی گرامی میداشتند، جشن آتش بود. در ایران از جشنهای آتش که به جا مانده، جشن سوری در پایان سال یا همان چهارشنبه سوری کنونی است و جشن سده.
آتش در دید ایرانیان پدیده روشنی، پاکی، شادابی، سازندگی، زندگی، تندرستی و در پایانه ِپدیده خداوند است. بیماریها زشتیها، بدیها و همه گرفتاریها در پهنه تاریکی جای دارند، از همین روست که اهریمن پدیده تاریکی و زشتی یا تیرگی و تاریکی پدیده و جلوگاه اهریمن است.
پس افروختن آتش، راه یافتن روشنی شناخت در دل و روح است که نشانه اهریمنی و غسل و نامبارکی را از میان برمیدارد، از این رو، جشن سوری پایان سال را به شب واپسین چهارشنبه سال بر میدارد، جابه جا کردند تا با پدید آمدن سال نو، خوش و خرم و شادکام گردند.
شیرازیان چهارشنبه آخر سال را چهارشنبه سوری میگویند و غروب سهشنبه هفت کپه یا سه کپه خار تهیه میکنند، آنها را آتش زده و از روی آتش میپرند.
شیرینیهای مخصوص نوروز در شیراز
نان شیرین: خانوادهایی که نذر داشته باشند، قبل از عید نوروز نان شیرین ميپزند .
سمنی (سمنو): شیرازیها به سمنو، سمنی میگویند. پخت سمني در شيراز تابع آئيني است و مردم اين شهر، آن آئين را بسيار گرامي ميدارند.
آداب و رسوم نوروزی در فارس
در گستره ایران همیشه جاودان روزهایی است که با تمام وجود به انتظارش نشستهایم. این روزها جاذبه و شکوه چشمگیر خود را دارند که بزرگداشت آن ها برایمان مقدس و ارزشمند است. از جمله این روزها «نوروز» است. نوروز بازیبایی اش طراوت و سرسبزی اش قشنگ ترین عیدی همه ی روزگاران است. نوروز ایرانی با بهار می آید و همین ویژگی اش بدان، اعتباری خاص بخشیده است. با فرا رسیدن نوروز تنها طبیعت نیست که حیاتی تازه را آغاز می کند و چشم ها را به دنبال خود می کشد، بلکه انسان ها هم در این سرزمین همراه با نوروز روحیه ای تازه یافته و با دید و بازدیدهای خود که سنت های دیرین نوروزی است با تقسیم شادی هایشان با هم می کوشند که در ستایش این عیدملی هرچه بیش تر سهیم باشند .
هفت سین: آئین زیبای نوروز با گذاشتن هفت سین و خوان نوروزی است شماره هفت یکی از گرامی ترین شمارها در کارهای ایزدی و حتی اهریمنی است تا جایی که بسیاری از محققین بر این باورند که این عدد شماره ای آسمانی است. چرا که هرگاه در نوشته های کهن برجای مانده، دقیق و تیزبین شویم این اندیشه به ذهنمان خطور می کند که شاید شماره هفت به راستی برتری والایی نسبت به سایر اعداد داشته است.
سینها عبارت است از: سیب، سنجد، سبزه، سیر، سرکه، سمنو، سماق .
سبزه: انتخاب سبزه به خاطر این است که با زیبایی خاص خود آغاز بهار را اعلام میکند و بشارت خرمی و سبزی برای تمام سال میدهد.
سیر: گرسنگی را دور کرده و برای همیشه سیری را به همراه دارد.
سنجد: به این خاطر است که نسنجیده کاری انجام ندهیم که سبب زیان جانی و مالی شود.
سرکه: ترشرویی و عبوسی را دور کرده و به جای آن لبخند و شادی می آورد.
سیب: میوهای است که سعادت و سلامتی همراه دارد.
سمنی (سمنو): به خاطر شادابی و تازگی مواد اولیهاش، خوراکی است بسیار مقوی و سالم.
سماق: دشمنان را از بین برده و زندگی را بر آنان تلخ و ناراحت میکند.
هفت میوه: هفت میوه كه عبارت است از انار، انگور، پرتقال، نارنگی، مدنی MADANI ( لیمو شیرین) نارنج و سیب، از ملزومات سفره نوروز در شيراز محسوب ميشود.
از مهمترين ملزومات سفره نوروز، قرآن و آئينه است. در شيراز معمولا تخممرغي رنگ شده روز آينه قرار ميدهند و معتقد هستند كه با تحويل سال، تخممرغ حركت خواهد كرد.
کلوچه و مسقطی (شیرینی سنتی شیراز)، نال شیرین، بشقابی تخم مرغ پخته رنگی، تنگی که چند ماهی قرمز در آن شناور و شمعهای رنگارنگ، از ديگر اجزاي سفره هفت سين است.
مادر شمعها را معمولا به تعداد افراد خانواده در سفره چيده و روشن ميكند و هنگام خاموش كردن شمعها، با دو برگ درخت نارنج شعله را خاموش ميكنند .
وقت تحويل سال، اعضاي خانواده با لباسهاي نو (مرتب و پاكيزه) گرداگرد سفره مينشينند و بزرگترين عضو خانواده دعاي تحويل سال را بلند ميخواند و ديگران تكرار ميكنند .
یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر الیل و النهار
یا محول الاحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الاحال
ای دگرگون کننده قلبها و دیدهها، ای تدبیرگر شبها و روزها، ای متحول کننده سالها و حالتها، حالات ما را به نیکوترین حالات تبدیل بنما .
این دعا بر چهار نکته اساسی دلالت دارد: تحول، محور تحول، متحول کننده و هدف تحول. اين چهار نكته اصل و اساس زندگي و تلاش براي تحول آن محسوب ميشود.
دیگر کارهای هنگام تحویل سال
نزد بسياري از فارسيها و شيرازيها رسم آنست كه هنگام تحویل سال حتما در خانه شیر روی آتش داشته باشند بعضی هم شیر برنج درست میکنند که در روستاها بدان آش شیر میگویند.
هنگام تحویل سال همه لباس نو میپوشند به اصطلاح طوق نو بر گردن مياندازند !
هنگام تحول سال سکهای در دست میگیرند که تا پایان سال دستشان بی پول نشود.
بسياري از مردم شيراز و فارس هنگام تحول سال يا بلافاصله بعد از آن به زيارت حرم مطهر احمدابن موسيالكاظم(ع) ميشتابند تا زندگي آنان بركتي از وجود آن بزرگوار گيرد .
آداب مردم بعد تحویل سال
درویشان چهل، پنجاه سال پیش از این، در ایام نوروز بیکار نمینشستند. چادر سفیدی در خانه متمکنین نصب میکردند و اشعاری میخوانند و تا چيزي از صاحب خانه نمیگرفتند نمیرفتند.
وای بر احوال صاحب خانهای که عیدی به آنان نميداد. این جا بود که درویش در بوقش میدمید و در اصطلاح بوق صاحب خانه را میزد و این بوق صدای بدی داشت. البته کمتر صاحب خانهای راضی می شد که بوقش را بزنند.
بود بر درب سرای اغنیا خیمه درویش و بوق منتشا
گر نمیدادند عیدی،آن فقیر بادها میکرد در شاخ نفیر
این ترانه عامیانه " درويشم، كلاه ريشم، تا نسونم، رد نميشم" در شیراز بین مردم رایج است که احتمالا ريشه آن همين داستان است.
بين شيرازيها رسم بود كه صبح عید، چهار گوشه خانه را کوبیده و ميگفتند، "هرچه بدر، سرش به سنگ "
از طرفي اين اعتقاد وجود داشت كه هر کس گل درخت (گل اشرفی) را بچیند و سال دیگر زیر همان درخت بریزد به مرادش میرسد.
عیدی دادن و عیدی گرفتن نزد شیرازيان مرسوم بوده و هست.
مخصوصا جوانانی که نامزد دارند، شب عید برای نامزدشان عیدی میفرستند. کسانی که دخترانشان را به خانه بخت فرستادهاند، عید اول برای آنها عیدی میفرستند.
صبح عید بعضی به گورستان میروند. ضمن خواندن فاتحه بر سر قبر عزیرانشان به مستحقین صدقه میدهند، بعضی همراه خود گل و سبزه نوروزی برده و روی قبر می گذارند.
اگر عید نوروز مصادف با ایام عزاداری شد، شیرازیها عید را مفصل نمیگیرند و بعضی به طور کل عید نمی گیرند.
خانوادههایی که عزادار باشند، بعضی عید اولشان باشد عید نمیگیرند و رسم است که صبح عید تمام اقوام و بستگان به دیدن خانواده عزادار میروند و به آنها سر سلامتی میدهند. معمولا در این مجلس از شیرینی خبری نیست و از مهمانان تنها با چای یا شربت و در سالهای اخیر با میوه (پرتقال، نارنگی، سیب) پذیرایی میکنند.
بعد از تحویل سال شیرازیها به دید و بازدید هم میروند. این کار را اول از بزرگترها شروع میکنند بعد نوبت به بقیه می رسد.
عیدی گرفت لوطیها (مطربهای دوره گرد) صبح عید نوروز لوطیها به دیدن ثروتمندان میروند عید را تبریک گفته شروع به نواختن آهنگهای شیرین شیرازی میكردند و در پایان به جان صاحب خانه دعا کرده و سلامت و خیر و برکت برایشان آرزو میکردند.
سازهای مورد استفاده لوطيها، كمانچه همراه با تار و ضرب، دایره (دف) و دایره زنگی بود.
امروزه ديگر خبري از اين گروه نيست اما هستند افرادي كه با عنوان عمو نوروز يا حاجي فيروز، در خيابانها ميگردند و با لباسي قرمز رنگ دايره زنگي و ضرب و تار ميزنند و با خواندن اشعاري، عيدي ميستانند.