سالها است که حال و روز اقتصاد ایران در تجارت جهانی و ترازوی مبادلات بین المللی وزن کفه را به پایین نمی کشد و همواره در مقایسه با اقتصادهای کشورهای همسایه همچون ترکیه هم در تراز منفی قرار می گیرد اما ادعاها در خصوص اقتصاد ما از حرف تا عمل، تفاوت های بسیاری دارد و نمی توان با فرصت هایی که در برجام ایجاد شده است، ایران را پیروز میدان تجارت حتی در میان کشورهای همسایه دانست.
یکی از چالش ها برای عدم رقابت پذیری اقتصاد ایران با دیگر کشورها هم به قوانین سرمایه گذاری در کشور ما و عدم انطباق آن با قوانین تجارت جهانی و بازارهای آزاد، بازمی گردد که به طور نمونه خصوصی سازی که این روزها به خصولتی سازی شهره شده است، یکی از طنزهای اقتصاد ایران در سالهای گذشته بود که متاسفانه به رغم تاکید بر اجرایی شدن اصل 44 قانون اساسی از سوی رهبر معظم انقلاب اما این اصل در مقام اجرا به بیراه کشیده شد و اکنون بسیاری از شرکت ها به نام خصوصی ها اما به کام دولتی یا شبه دولتی ها به تالار شیشه ای راه یافتند اما ساز و کار کنونی آنها شفافیت ندارد.
جمشید پژویان، اقتصاد دان کشورمان در این زمینه می گوید: در رابطه با خصوصیسازی نیز بیشترین دافعه از مدیران دولتی است. مثالی میزنم. یکی از مسایل سازمان امور مالیاتی این بود که شرکتهای خارجی در ایران مالیات نمیدهند. همین شرکتها یا افراد، کسانی هستند که جرات ندارند در آمریکا یا اروپا یک دلار کمتر مالیات پرداخت کنند. دلیل چیست؟ چون در نظام مالیاتی ایران، کنترل و نظارت وجود ندارد. شاید به خاطر داشته باشید که سالها قبل یک سناتور آمریکایی را محاکمه کردند که 10 هزار دلار رشوه گرفته بود. در آنجا یک سیستم مالیات مجموع درآمد وجود دارد. ما در ایران قانون مالیات مجموع درآمد را از سال 1345 که اولین قانون مالیات مستقیم بود، داشتیم، اما این قانون اجرا نمیشد. ما سالها قبل گفتیم چرا این مالیات را اجرا نمیکنید؟ اولین بار زمان مرحوم نوربخش بود. گفتم من برنامه اجراییاش را ظرف یکماه به شما میدهم و یکی از این راهها، کنترل جریان وجوه است. اما اجرای آن به جایی نرسید؛ تا اینکه در سال 1380 اصلاحیه آمد. این اصلاحیه زمانی بود که حسین نمازی هنوز وزیر اقتصاد بود، اما وسط کار نمازی رفت و طهماسب مظاهری وزیر اقتصاد شد. علیاکبر عربمازار هم رفت. حالا من و عربمازار این نقشه را کشیده بودیم و برای مالیات مجموع درآمد برنامهریزی کرده بودیم. ما در مرکز پژوهشها جلساتی داشتیم و از مجلس 5، 6 نفر میآمدند. دو، سه نفر حسابدار آورده بودند که حسابدار شرکتهای بزرگ بودند. 3، 4 نفر هم بودند که آخر سر نفهمیدیم اینها چه کسانی هستند. من بارها میگفتم اینجا باید چند اقتصاددان حضور داشته باشند، اما میگفتند همه آنها دانشجوی شما هستند، مگر میشود! شما که باشید، کافی است. میگفتم من خودم میگویم چند اقتصاددان دیگر هم باید حضور داشته باشد. خلاصه کاری کردند که بعد از حدود 50 جلسه، دیگر به جلسات نرفتم. بعد از آن، دو سه هفته بعد کارشناسان آنجا به من زنگ زدند که پاشو بیا، اینها دارند مالیات مجموع درآمد را از اصلاحیه در میآورند. دقیقا این اتفاق هم افتاد. اصلا قانون مالیات مجموع درآمد از اصلاحیه بیرون آمد. بعد از آن هم تا به امروز، بارها این اتفاق افتاده است.
حمید حسینی، دیگر
اقتصاددان کشورمان نیز معتقد است؛ اقتصاد ایران را که بررسی میکنید، وضع مالی سه،
چهار گروه خوب شده است؛ کسانی که در کار املاک بودند - کسانی که دسترسی به منابع بانکی
داشتند - شرکتهای بزرگ فنی و مهندسی - کسانی که نمایندگی شرکتهای خارجی را دارند.
در حال حاضر احساس میشود که به شدت هرم ثروت و قدرت تغییر میکند و نسل کارخانهداری
در کشور دارد از بین میرود. یک زمانی کارخانهداری و تاسیس کارخانه در کشور ارزش بود،
اما امروز به خاطر مسایل و مشکلات کار تولیدی، دیگر کسی سراغ کارخانهداری نمیرود.
به جز اینکه اینها با کارخانههای بزرگ خارجی جوینت شوند. من اعتقاد دارم دولت هر
چقدر هم بخواهد از این صنایع حمایت کند، باز هم این صنایع راه نمیافتند. منبع: تیتر شهر