بدنبال این حاشیه سازی ها بود که رییس حوزه هنری ایلام با
تأکید بر اینکه زمینی که برای ایجاد برج هنر اسلامی کلنگزنی شده است جزء فضای سبز
نیست و مراحل قانونی آن برای واگذاری طی شده است، گفت: در استانی که سرانهی فضای فرهنگی
آن بسیار ناچیز و هنرمندان رشتههای مختلف از نداشتن مکان مناسب برای آموزش و برگزاری
کارگاه رنج میبرند چرا باید برای ساخت یک مرکز فرهنگی اینگونه حاشیهسازی کرد؟
حال خانم معصومه علی حسینی در مطلبی تحت عنوان "ایا تغییر کاربری قسمتی از پارک ملت حاشیه است؟ با پافشاری بر خواسته خود درپاسخ به مطلب منتشره درتابناک اینچنین نوشته اند"
خدا را شاکرم که اگر دایه مهربانتر از مادر برای مردم نیستیم لااقل دایه خیلی مهربانتر از مادربرای برخی مدیران هم نشده ایم در پاسخ به مطلب مندرج در سایت وزین خبری تابناک و همچنین مصاحبه فرهنگی فرهیخته دکتر قاسمی چند جمله تیتر وار عرض نمایم و قضاوت در مورد قصد و غرض ها را به افکار عمومی وا میگذارم
برادر عزیز کار روزنامه نگاری کشاندن حاشیه ها به متن است حاشیه هایی که اگر به متن نیایند ممکن است به فاجعه تبدیل گردند اگر روزنامه نگار به حاشیه ها نپردازد می شود کاتب و کتابت را با روزنامه نگاری تفاوت از زمین تا اسمان است بنابراین از یک روزنامه نگار این جمله بعید به نظر می رسد(نقدی بر یک حاشیه سازی بی مورد)
روزهای اخیر مطلبی با عنوان مصوبه معاون عمرانی و شورا پایانی بر پارک ملت در سایت وزین غرب انلاین و متعاقبا برخی گروههای فصای مجازی منتشر شد که سایت وزین تابناک با حاشیه ساز خواندن ان نویسنده را به اغراض مختلف متهم و صد فرهنگ و توسعه فکری و فرهنگی خوانده که صمن خسته نباشید به نویسنده بزرگوار باید گفت در این مورد و با توجه به نقد محکم جنابعالی نباید لفظ اغراض را بکار میبردین کلمه امراض مناسب تر بود مرضی که از هوای الوده و گرد وخاک شهر وارد ریه هایمان شده و بر اعصاب و شش هایمان تاثیر گذاشته ، شنیده بودم درختان هوارا تصفیه می کنتد و شهر ما در اثر قطع درختان اخیرا از عروس زاگرس به کویر زاگرس بدل شده دلم برای سلامتی خودم سوخت و از تنگ تر کردن فضای سبز و قطع درختان پارک ملت ارامش روحی ام بهم ریخت و ان متن ضعیف و پر غلط را نگاشتم شماها به بزرگواری خود هم ان جسارت و هم این روشنگری را برما ببخشید
. 1.فرموده اید زمینی در جنب پارک ملت که با مصوبه معاون عمرانی ، شورای شهر، شهردار و فرماندار محترم به برج هنر واگزار شده حال سوال این است که اگراین زمین جنب پارک ملت بوده چه نیازی به مصوبه معاون عمرانی ،شورای شهر و شهردارو فرمانداری داشت ؟بنابراین زمین جنب پارک ملت نه و جزعی از پارک ملت
2-فرموده اید زمین جنب پارک ملت که جای نانوای زمان جنگ بوده ، سوال :مگر وسعت ناتوایی چند متر زمین بوده ؟ در کجای دنیا نانوایی ها 1700 متر زیربنا دارند انبار غله یک شهرستان هم این متراژ را ندارد تا چه رسد به یک نانوایی ، بنابراین زمین نانوایی نه و قسمتی از پارک
3-در مورد لزوم برج هنر سخن گفته اید بر منکر صرورت ساختمان هنر لعنت اما همانطور که پیوند چشم به گوش خنده دار و مضر است تبدیل فصای سبز به ساختمان هنر انهم در شرایطی که هوای الوده و ریزگردها گریبانگیر شهر ماست و ریه هایمان را تخریب نموده نیاز به توسعه فضای سبز و درخت کاری صد چندان می نماید و با اهم مهم کردن سر انگشتی قطع درخت و تخریب فصای سبز به هر دلیلی خنده دار است حال سوال این است ایا در این شهر هنر لیاقت احداث یک فضای سبز و ساختمان بزرگ و شیک را ندارد که چون زالو خون پارک را بمکد ؟ یا زمین ملی کم در این شهر هست ؟ اگر بلد نیستید ادرس داده ابم زمین نامدنان که شنیده هاحاکی است تعییر کاربری ان بدون مصوبه شورا داده شده و قرار فروش انهم ظاهرا به سود شهرداری گذاشته شد ه بود جای بدی برای برج هنر و همچنین پارک هنر نیست از قصا کاربری ان هم فضای سبز بوده
4-ما بعنوان شهروند ایلامی از دکتر قاسمی به خاطر تلاش برای احداث برج هنر قدردانی میکنیم وی ثابت نموده که مدیری لایق و شایسته است و مطمنا علی رغم میل باطنی و از سر ناچاری حاضر به برداشتن زمین پارک برای این منطور شده ایشان از بدو ورد به این حوزه در تلاش برای توسعه حوزه کاری خود بوده اما ایا وظیفه شورا تامین زمین حوزه هنری است یا محافطت از اموال شهرداری و توسعه فضای سبز ؟ایا افکار عمومی منتخبین خود را متهم به عدم صیانت از اموالی که وطیفه خطیر انان حراست از ان است و همچنین معامله و یا ضعف مدیریتی نمیکند ؟
5-در پایان تصویری سروی که بزودی در قدمگاه برج هنر سلاخی می شود برای شهروندانی که وقت رفتن به محل را ندارند بار گزاری می کنم تا خود قدمت ان را قضاوت کنند و بفرمایند که ایا در مکان نانوایی که پنج الی شش سال پیش تخریب شده وجود چنین سروی امکان پذیر هست با خیر؟