تابناک رضوی: هراسان است ... با وحشت چشم به درب اتاق دوخته؛ نگران است مبادا هرلحظه پدرش وارد اتاق شده و به او آسیب برساند!
مددکاری که مسول پرونده دختر نوجوان است این را به من می گوید.
خانم مرضیه عسگرپور، استاد دانشگاه و مدیرگروه مددکاری اجتماعی دانشگاه خدمات بهزیستی شکوه مهر و مدرس آموزش خانواده بنیاد شهید و مدرس کارگاه های آموزشی کمیته امداد امام خمینی میافزاید: این نگرانی را اکثر دختران فراری که توسط تیم های اورژانس اجتماعی شناسایی و قرار است به والدینشان تحویل داده شوند بروز داده و از ما میخواهند از مواجهه آنها با خانوادهشان چشمپوشی کنیم. علت این کار هم خشونتی است که اغلب والدین پس از این اتفاق از خود نشان می دهند. بنابراین این دختر در هر مرحله از فرار هم که بخواهد به خانه برگردد، ترس برخورد خشونتآمیزی که در انتظارش است مانع اجرای این تصمیمش می شود.
_با توجه به حساسیت موضوع دختران و زنان فراری که از آن به عنوان یک بحران در فضای جامعه امروز یاد میشود به نظر شما چه عواملی مهمترین نقش را در فرار دختران از خانه دارند؟
با توجه به پژوهش هایی که در کشور عزیزمان اتفاق افتاده می توانیم از بین عوامل مرتبط با فرار از خانه، فضای درون خانواده و البته روابط حاکم بر فضای خانواده را یکی از مهمترین شرایط تاثیرگذار در این خصوص می دانیم.
در بین نظریه پردازان مقوله انحرافات اجتماعی هم نظریات متعددی را در زمینه تاثیر خانواده و عوامل مرتبط با آن مشاهده می کنیم که ما در ابتدا تاکید مان بر روی چند نظریه ای هست که تعریف شده و بعد وارد بحث اصلی خودمان می شویم.
بعضی از تحقیقاتی که در خصوص انحرافات اجتماعی شکل گرفته تاکید بر این دارد که خانواده و روابط درون آن و ویژگی هایی که از آن برخوردار است تاثیر بسیار زیادی بر ناهنجاری فرزندان به جا میگذارد. از نظر جامعه شناسانی همچون ساترلند، فرار یک نوع رفتار بزهکارانه تلقی میشود. ساترلند معتقد است که رفتار بزهکارانه یاد گرفتنی نیست. بلکه ناشی از نظام اجتماعی بوده و ساخت روابط اجتماعی، هم عامل رفتار بزهکارانه و هم عامل رفتار درستکارانه است. ساترلند بزهکاری را ناشی از خطای خانوادهها میداند که قادر به یاد دادن ارزش ها و هنجارها به فرزندان خودشان نبودند.
از نظر ساترلند نگرانی ها و نیازهای ارضا نشده در افراد عادی و بزهکار شبیه به هم است و فقط روش های یاد گرفته شدهی واکنش به این نگرانی ها، در آنها تفاوت دارد.
_ به خانواده اشاره کردید تحقیقهای میدانی هم نشانگر سست بودن بنیان خانواده در دختران فراری است به نظر شما اعضای خانواده چه نقشی در بروز معضل فرار از منزل دارند؟
خانواده بهعنوان اولین محیط یادگیری نوجوانان بر روی بزهکاری تاثیر زیادی دارد و معمولا شرایطی بزهکاری سایر افراد خانواده یا فساد اخلاقی و اعتیاد آنها، فقدان والدین بر اثر فوت یا متارکه، ناسازگاری موجود در خانه از جمله تحکم به وسیله یکی از اعضای خانواده و سختگیری بیش از حد معمول، فشارهای اقتصادی مثل بیکاری و درآمد ناکافی و... موجب ارتکاب بزه در فرزندان میشود.
_بعد از خانواده، جامعه و زیست اجتماعی افراد چقدر موثر است؟
چه اشاره بهجایی داشتید، نظریه «کنترل هیرشی» عنوان میکند هرچقدر همبستگی بین اعضای جامعه بیشتر باشد، افراد تمایل بیشتری به تبعیت از مقررات آن جامعه دارند. کج رفتاری هم زمانی بروز پیدا میکند که پیوند و تعلق میان فرد و جامعه ضعیف یا گسسته شود و هرچقدر افراد کمتر متعهد و وابسته و منتقد باشند پیوندشان با جامعه سستتر است و احتمال کجرفتاری بیشتری در آن جامعه خواهد بود.
البته هیرشی در ادامه معتقد است که بین خودکنترلی ضعیف و کج رفتاری، ارتباط وجود دارد و منشاء آن را در خانواده و دوران کودکی و یک جامعه پذیری ناکارآمد می داند.
در حقیقت فقدان بعضی از بازدارنده ها، مثل تعلق به خانواده منسجم، تعلق به دوستان و مدرسه می تواند زمینه های فرار فرد را فراهم کند.
_بحران هایی که خانواده های از هم گسسته با آن روبرو هستند هم در این زمینه تاثیری دارند؟
بله. ازجمله مسایل نوینی که می توانیم در این زمینه به آنها اشاره کنیم در باب خانواده که البته بعضی از پیشکسوتان هشدارهایی را هم درخصوص آن دادهاند بحرانهای اخلاقی والدین، طلاق والدین، عدم ارتباط عاطفی بین افراد خانواده، مشکلات اقتصادی و کاهش ازدواج در جامعه ناشی میشود. بحران مهم دیگری نیز وجود دارد که نقش پررنگی در پدید آمدن این معضل دارد و آن هم تنوعطلبی متاهلان است که خانواده را از درون متلاشی می کند و به بروز بحران فرار دختران از خانه منجر می شود.
به اعتقاد والکر دختران فراری از والدین خود تنبیه بیشتر و حمایت کمتری را دریافت میکنند.
_بهعنوان راهکار مهمترین عوامل بازدارنده معضل فرار در جامعه چه مواردی هستند؟
با توجه به جایگاه رفیع خانواده و تربیت در جامعه، به ویژه در ایران اسلامی چند راهکار در مورد کاهش معضل فرار مطرح میکنم. خانواده یک عامل بسیار تاثیرگذار در شکلگیری شخصیت کودک و نوجوان است، والدین باید دقت نظر بیشتری در روابط خود با فرزندان، بهویژه نوجوانان داشته باشند و همیشه اصل پذیرش احترام و توجه به قید و شرط ها را در رابطه با فرزندانشان را رعایت کنند. چرا که ما در کتب مختلف روانشناسی مطالعه می کنیم که شخصیت همه انسانها در دوران کودکی آنها شکل گرفته و بنابراین توجه ویژه باید داشته باشیم به نوع رابطهمان با فرزندان بهخصوص در ایام کودکی.
کاهش خشونت خانوادگی، اآموزش مهارتهای کنترل خشم بهخصوص به والدین، آموزش مهارتهای زندگی، مدارا در خانواده خصوصا با دختران، تاکید بر درک متقابل فرزندان و والدین و ترویج الگوی مشارکت جمعی در خانواده ها، کاهش ناسازگاری با والدین و عدم تبعیض جنسیتی در خانه و جلوگیری از تنبیهات بدنی، آموزش فرزندداری و حمایت مالی از خانواده های آسیب پذیر، آموزش در خصوص شیوههای کنترل فرزند و آگاه کردن خانواده ها نسبت به اطلاعرسانی فرار دختران به پلیس و همکاری با پلیس از جمله مطالبی است که بعنوان راهکار کلی برای پیشگیری از فرار دختران از منزل از آن یاد کنیم. و البته آموزش افراد خانواده در زمینه ارتباط صمیمی بین اعضاء و نقش حمایتگری انها و نیز ایجاد مراکز مشاوره برای آشتی بین خانواده و دختران فراریشان هم موثر است چون معمولا در صورت تمایل دختر برای برگشتن به خانه، خانوادهها تمایلی برای بازگشت دخترانشان به منزل را ندارند.
### نهادهای فرهنگی و هنری چه نقشی در راستای کاهش این آسیب اجتماعی و فرهنگسازی دارند؟
تهیه و نمایش فیلم های آموزشی به کرات زیاد و تنوع زیاد در همه جای شهر مثل تئاترهای خیابانی و پخش میان برنامه ها در بین سریالهای پربیننده و مسابقات ورزشی با موضوعات آموزشی در خصوص اثرات روش های نادرست تربیتی والدین میتواند نقش بهسزایی در کاهش معضل فرار دختران از خانواده و مدرسه باشد.
دخترای گریزپای را دریابیم به مهر
صورت مسئله را نباید پاک کرد؛ مسئله دختران فراری نه خط قرمز است و نه مسئله کوچکی که یک شبه بشود نگاه ها را اصلاح کرد. یک مسئله عمیق فرهنگی در این نگاه وجود دارد. عوامل مختلف مانند نداشتن اولیا و سرپرست خوب، شرایط مادی، شرایط فرهنگی، ازدواج نامناسب خود خانواده، اعتیاد از جمله عوامل فرار از خانه است. دختری که در ۱۵ یا ۱۸ سالگی از خانه فرار میکند او تنها در این سن فرار نکرده او سالهاست در ذهن خودش از آن خانه فرار کرده است و چه بسا اکسیر مهر و محبتی که درباره مربیان سرودند که «جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را» اگر در نگاه پدر و مادران مهربان و مسئولیتپذیر ما کمرنگ نشود هیچ دختری فرار را بر قرار ترجیح نداده و پایبند خانه است به مهر.
مصاحبه اختصاصی: کتایون حسینی / تابناک رضوی