گرگ یکی از جانوران گوشتخوار و شکارگر در طبیعت استان همدان است که از سالهای بسیار دور چه در کشور ما و چه در دیگر نقاط جهان به آدمی و دامهای او حمله میکرده است و گاها انسانهایی در حمله گرگ کشته شدهاند.
به گزارش ایسنا؛ ، البته حمله گرگ در بیشتر اوقات به علت رفتارهای نادرست آدمی و تخریب طبیعت بوده است و از گرگ که ذاتا جانوری درنده و مهاجم است نمیتوان انتظاری جز این داشت به انسانی که وارد قلمرو زندگی او میشود و اکثرا رفتارهای نامناسبی دارد به چشم دشمن نگاه نکند.
همچنین تعداد انسانهایی که توسط گرگ کشته شدهاند در برابر گرگهایی که به شکل مستقیم و غیرمستقیم توسط آدمی از پای درآمدهاند ناچیز است.
برخلاف تصور عمومی دیدن گرگ و مواجه شدن با آن در استان ما بسیار مشکل است و گرگها اصولا از آدمی دوری میکنند و قبل از اینکه بتوان آنها را دید یا با آنها مواجه شد از نظرها پنهان میشوند تا برخورد و درگیری با انسان که دشمن شماره یک آنهاست را کاهش دهند.
در نتیجه گرگها بهترین حالت در مواجه شدن با آدمی را فرار میدانند. غیر از این جمعیت گرگهای ایران در سالهای اخیر بسیار کاهش یافته و در برخی مناطق از بین رفته و این موضوع، برخورد انسان با گرگها را بسیار کاهش داده است.
اما بر خلاف آنچه برخی از مردم میپندارند که حمله گرگ به انسان به ندرت روی میدهد و دور از تصور است و حمله گرگ تنها در مورد گرگهای پیر و بیمار و یا گرگهایی که به نحوی توسط انسان دستآموز شدهاند روی میدهد، همچنان گرگها در هر سن و شرایطی از حمله به آدمی ترسی ندارند یا مانند برخی به ظاهر دوستداران حیات وحش در اروپا و آمریکا که با گرگها زندگی میکنند و بدین وسیله و با این رفتارها و صحبتها میخواهند تفکر مردم از گرگها را تغییر دهند.
در صورتی که گرگهای خالص و اصیل طبق ذات خدادادی خویش کاملا درنده و وحشی و غیرقابل پیشبینی هستند و تنها یک حادثه ناگوار کافی است تا تمام این حرفها و حرکات به باد رود و ذهنیت عموم مردم نسبت به گرگها بدتر از پیش شود.
گرگها را باید حیواناتی درنده و بیرحم و وحشی و رام نشدنی بپذیریم و اینها زیباییهای فطری گرگها هستند.
درست است که جمعیت گرگها کاهش محسوس و ناامیدانهای در ۳۰ سال گذشته داشته است و همچنان این روند کاهشی ادامه دارد و کمتر از این داستانها اتفاق میافتد اما افزایش جمعیت انسانی و سکونتگاهها، تخریب طبیعت و زیستگاه گرگها، افزایش دام و حضور در مراتع، زیرکشت بردن قلمرو گرگها، نفوذ تا اعماق قلمرو آنها به دلایل مختلف مانند کوهنوردی، طبیعتگردی و ...، کشتار گرگهای آلفا و باتجربه که مانع از برخورد گرگها با انسان میشوند و مهمتر از همه اینها کمبود طعمه و نابودی طعمههای اصلی(آهو و قوچ) گرگ در اکثر نقاط کشور باعث شده گرگها به آدمی نزدیک شوند و برخورد همچنان وجود داشته باشد.
نحوه رفتار گرگ در شرایط و زمان و فصلهای مختلف معمولا فرق میکند. گرگها در هوای سرد پاییز و زمستان به علت سرما و کمبود غذا دچار درندگی و حس تهاجم بیشتری میشوند و به هر چیزی که در قلمرو آنها پیدا شود به چشم غذا نگاه میکنند و از حمله به هیچ کس و هیچ چیز ابایی ندارند.
همچنین به مناطق مسکونی و حوزههای انسانی نزدیک میشوند بلکه به غذا دست پیدا کنند. این شرایط باعث میشود احتمال برخورد گرگ با انسان در پاییز و به ویژه در زمستان(هوای برفی) بیشتر شود.
همچنین شبها و در هوای گرگ و میش طلوع و غروب احتمال حمله گرگ بسیار بیشتر است که لازم است در این ساعات بیشتر از کودکانمان مراقبت کنیم.
با وجود کمبود طعمه در مناطق حفاظت شده احتمال حمله گرگ به انسان در این مناطق بسیار کمتر از مناطق آزاد است که طعمههای گرگ کاملا نابود شدهاند و گرگها وابستگی شدید به دامها و انسان دارند.
به خاطر همین است که محیطبانان و دانشجویان و عکاسان و علاقهمندان در مناطق حفاظت شده اصلا مورد حمله گرگ قرار نمیگیرند و به ویژه در سالهای اخیر هیچ گزارشی از حمله گرگ به آدمی در مناطق حفاظت شده وجود ندارد.
گرگها در سه حالت به آدمی حمله میکنند دفاع از خانواده، دفاع از زیستگاه و قلمرو و شکار که عموما مورد اولی در فصلهای بهار و تابستان و بسیار به ندرت روی میدهد. مورد دوم امکان دارد در هر فصل و زمانی روی دهد و بیشتر جنبه ترساندن عامل تهدید را دارد و مورد آخر اکثرا در فصلهای سرد سال و بیشتر از موارد قبلی روی می دهد.
راهکارها
افرادی که صرفا برای طبیعتگردی و چوپانی و سرکشی به مزارع و باغات وارد مکانهایی میشوند که احتمال حضور گرگ وجود دارد و تمایلی به مواجه شدن با گرگ ندارند میتوانند قبل از مواجه شدن با گرگ ها، آنها را از حضور خود با خبر کنند و بهتر است بیش از یک نفر باشند(سه یا چهار نفر بهترین حالت است) و در ماههای سرد سال هیچگاه تنهایی در محل حضور گرگها رفت و آمد نکنند. تا به حال گزارشی از حمله گرگ یا گله گرگها به یک جمع(حتی دو نفره) وجود ندارد و گرگها معمولا به انسان تنها حمله میکنند(در ضمن احتمال حمله یک گروه گرگ بسیار بیشتر از یک گرگ تنهاست).
جانوری که از آتش میهراسد
نكتهاي كه بايد درباره گرگها بدانيم اين است كه اين جانور از آتش ميترسد. پس هنگام چادر زدن و ماندن شب در طبيعت بهتر است آتش كوچكي برپا كنيم البته بعد از پايان برنامه طبيعتگردي حتما آتش را خاموش كنيم تا باعث آتشسوزي نشويم.
صدا ایجاد کنید
در مناطقی که مجبور به عبور از آنها هستید و دارای دید و نمای خوبی نیستید صدای زیادی راه بیاندازید تا نزدیک شدن خود به حیوانات را اعلام کنید.
هیچگاه در محلی که قصد دارید برای مدتی به ویژه شبها آنجا بمانید از خود آثار و اعلائمی به جا نگذارید که گرگها را به خود جلب کند. مانند باقیمانده غذا یا طبخ غذاهایی که بوی فراوان و تحریککنندهای برای گوشتخواران دارد.
اما افرادی که آگاهانه به قلمرو گرگها وارد میشوند به ویژه مناطق آزاد و محافظت نشده یا هدفشان دیدن و مواجه شدن با گرگهاست مانند کارشناسان، محققان، عکاسان و فیلمسازان، محیطبانان، علاقهمندان و ... یا کسانی که به شکل اتفاقی و به ویژه تنها با گرگ یا گرگها در طبیعت مواجه میشوند، باید بدانند که اولین راه مقابله با حمله گرگ نترسیدن است چرا که گرگها بسیار باهوشند و اگر بفهمند شما ترسیدهاید موقعیت ضعیف شما را درک کرده و خود را قویتر از شما میبینند و به احتمال فراوان حمله میکنند.
زمانی که با گرگها در مسیر خود مواجه میشوید خود را آهسته کنار بکشید و زمان زیادی به آنها بدهید تا بتوانند خود را دور کنند.
فرار راه خوبی برای نجات از حمله گرگ نیست
سعی کنید از مسیرهای سرازیری آنها عبور کنید چرا که آنها برای فرار معمولا سر بالایی را انتخاب میکنند و فضای زیادی را برای آنها باقی بگذارید. هیچگاه بر نگردید و فرار نکنید. فرار کردن از مقابل حیوان باعث میشود حس حمله آن تحریک شود و ترس شما را فهمیده و به شما به چشم طعمه نگاه خواهد کرد.
زمانی که با حیوان درنده رو به رو شدید چشم از حیوان بر ندارید. در صورتیکه به چشم حیوان اصلا خیره نشوید و آهسته حرکت کنید و راه را برای حیوان باز کنید. در هر حال باید از هر کاری که باعث تحریک گرگ میشود بپرهیزید.
هیچگاه به لانه گرگ و بچههای آن نزدیک نشوید چراکه اگر گرگها مطلع شوند برای حفاظت از خانواده خود از هیچ حرکتی دریغ نمیکنند و جان شما شدیدا در خطر خواهد افتاد البته افراد حرفهای با تشخیص شرایط و رعایت تمام نکات ایمنی میتوانند در اطراف لانه گرگها کمین کرده و بچههای آنها را زیرنظر بگیرند یا به لانه آنها نزدیک شوند.
گرگهای آدمخوار
در سالیان اخیر معضل جدیدی در حیات وحش کشور به وقوع پیوسته است که نگاه مردم نسبت به گرگها را بیش از پیش ناپسند کرده است البته مشخص نیست در دهههای گذشته نیز این مشکل وجود داشته یا خیر اما در سالیان اخیر تبعات آن بسیار تاسفبار بوده است.
سگ_گرگ، گرگاس یا هیبریدهایی که از خانواده سگسانان به وجود آمدهاند باعث شدهاند برخورد و درگیری بین این جانوران و انسان افزایش یابد و در برخی مناطق این برخوردها بیشتر بوده است و باعث بدنامی گرگها شده و مردم محلی به علت باورها و عقاید غلط این تلفات را از جانب گرگها میدانند. البته شکی نیست که گرگها هم به دامهای انسان و خود آدمی حمله میکنند اما بروز حوادثی تلخ در نقاط خاصی از کشور توسط دورگهها، باعث شده گرگها صرفا آدمخوار تلقی شوند.
سگ_گرگ یا هیبریدهای سگسانان به دو علت پدید میآیند که هر دو علت به خاطر دخالت انسان در طبیعت است.
اولین عامل که به نظر میرسد نقش بیشتری در به وجود آمدن سگ_گرگها یا نسل آنها داشته است زنده گیری توله گرگها توسط چوپانان و دامداران و جفت انداختن آنها با سگ است که با انگیزه تربیت و داشتن جانوری به قدرت گرگ و به فرمانبری سگ صورت میگیرد و پس از مدتی که انسان از نگهداری این جانور خسته و عاجز میشود آن را در طبیعت رها میکند که این جانوران خوی درندگی گرگها را دارند و به مانند سگ از جوامع انسانی دوری نمیکنند و از انسانها نمیترسند.
دومین عامل کم شدن تعداد گرگها در یک منطقه و کشته شدن گرگهای آلفا یا همان رهبر گروه است که باعث ترغیب گرگها برای آمیزش با سگها یا دیگر سگسانان میشود.
البته همیشه استثناهایی در طبیعت وجود دارد و امکان دارد گرگها در شرایط مطلوب هم دست به جفتگیری با دیگر جانوران هم ردهی خود بزنند حتی گزارشاتی از جفتگیری کفتار و گرگ وجود دارد که البته هنوز به تایید کارشناسان نرسیده است.
در سالهای اخیر حوادث ناگواری در برخورد انسان با گرگ در استانهای همدان، قزوین، زنجان و کردستان اتفاق افتاد که باعث کشته و زخمی شدن افراد زیادی شد که متاسفانه تعدادی از جان باختگان کودک و خردسال بودهاند.
البته فراموش نشود که در این میان گرگها هم اصلا بدون تلفات نبودهاند و شک نکنید آمار کشتههای آنان چندین برابر انسانها بوده اما بزرگترین فاجعه برای گرگهای این مناطق بدنام شدن آنهاست که نفرت از آنها را دو چندان کرده است.
نکته دیگر اینجاست که ما خوشبختانه هنوز در بسیاری از مناطق کشور گرگ داریم و گرگها در فاصله نزدیکی با مردم روستایی و عشایری زندگی میکنند اما نه در دهههای گذشته و نه امروز چنین اتفاقاتی هرگز رخ نداده است، زنان عشایر از دیرباز قبل از طلوع آفتاب و برای جمعآوری هیزم تنهایی و بدون هیچ سلاحی به دل کوه و بیابان میزدند و هیچگاه مورد حمله جانوری قرار نمیگرفتند چرا باید این اتفاقات و حملات گرگ به آدمی در چند منطقه خاص و در چند استان رخ بدهد ؟؟!!
متاسفانه غیر از اینها بحث گرگهای رنگارنگ از سیاه یکدست و سفید کامل گرفته تا زرد و نارنجی و قرمز در چند سال اخیر بسیار داغ شده است و حتی جانورانی شبیه به شغال با جثهای بزرگتر و رنگآمیزی مانند گرگ که در بسیاری از مناطق کشور دیده شدهاند و به نظر میرسد دورگه گرگ_شغال باشند.
و در میان تمام این موضوعات و بحثها تنها تاسف و ناراحتی برای نسل اصیل و خالص گرگهای ایرانی است که متاسفانه هیچ تحقیقی درباره آن صورت نگرفته و آنقدر موضوع پیچیده شده که مشخص نیست آیا سگسانانی که در طبیعت میبینیم روباه و شغال و سگ و گرگ هستند یا مخلوطی از این جانوران!!!
همچنان برای خیل عظیمی از کارشناسان، مدیران، صاحبنظران، شکارچیان، دانشجویان، مستندسازان، عکاسان، محیطبانان، علاقه مندان و ... حیاتوحش فقط قوچ و پازن و آهو به علت قابل شکار بودن آنها و پلنگ و یوزپلنگ به خاطر منافع مادی و نامهای دهان پرکن بوده و هیچ کس سراغی از گرگهای خالص ایرانی نمیگیرد و هیچ عزمی برای شناسایی سگسانان ارزشمند کشور وجود ندارد.