مدرسه «دکتر علی شریعتی» نخستین دبیرستان استان همدان است که بیشترین شهید را در راه دفاع از وطن تقدیم کرده، ۱۳۵ شهیدی که نامشان برای همیشه ماندگار است چه در مدرسه ماندگار «شریعتی»، چه در تارک این سرزمین و چه در قلب مردمان با ایمانش.
به گزارش تابناک همدان به نقل از فارس ؛ چند پله بالا میروم، از درب سفید آهنی بزرگی رد میشوم و به حیاطی پر از درخت میرسم، زمین پر از برگهای پاییزی است، زیبایاش خیرهکننده است، روی برگها قدم میزنم و صدای خش خش آنها مرا میبرد به گذشتهها، با خودم میگویم چند دانشآموز در این مدرسه روی این برگها راه رفتهاند و به آرزوهایشان فکر کردهاند؟
جلوتر میروم و چند پله دیگر را پشت سر میگذارم، یک درب چوبی بزرگ با شیشههای رنگی خودنمایی میکند، چند لحظه نگاهم را به آن میدوزم، مخصوصا به پنجرههای محرابی، انگار که وقت تنگ باشد و دیگر فرصتی نداشته باشم سریع موبایلم را از جیبم بیرون میآورم و شروع میکنم به عکس گرفتن، خودم با خودم به کارم میخندم، گوشی را جیبم میگذارم و وارد سالن بزرگی میشوم، نگاهم همه جا میچرخد، رنگ و لعاب آجرها خاص است و معماری منحصر به فردی دارد.
قدمزنان پیش میروم کلاسها را یکی پس از دیگری نظاره میکنم، میز و صندلیهای چوبی و قفسههای کتاب یاد و خاطره دوران شیرین مدرسه را برایم تداعی میکند، در این مسیر هر جایی را که میبینم دوست دارم. کلاسها خالی است و دانشآموزان مدرسه این روزها به خاطر کرونا در منزل هستند و با شبکههای مجازی مشغول تحصیلاند، این مسئله باعث شده فرصتی پیدا کنم و با خیال راحت همه جای مدرسه را نگاه کنم و لذت ببرم.
عبور از کلاسها مرا به تابلویی میرساند، میایستم و محو آن میشوم، سوژه من است، همان چیزی که به خاطرش به اینجا آمدهام، عکس ۱۳۵ نفری که دوران انقلاب و دفاع مقدس جان خود را تقدیم وطن کردند.
دبیرستان «دکتر علی شریعتی» (شاهرضای سابق) یکی از قدیمیترین مدارس همدان با سابقه ۹۰ سال ساخت تقریبا ۷۰ سال است که به عنوان محل تحصیل، تعلیم و تربیت قرار گرفته است، اولین بار صدای زنگ مدرسه در سال ۱۳۳۰ هجری شمسی برای دانشآموزان آن زمان نواخته شد و امروز یک مرکز تاریخی، فرهنگی، علمی، ادبی، ورزشی و هنری شهر به شمار میآید.
اواخر طاغوت دانشآموزان این دبیرستان، با تعدادی از دانشآموزان دیگر مدارس، کلاسها را تعطیل کرده و راهپیمایی میکردند، آخر درس آن روزشان این بود «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی»، در این میان هم تعدادی از آنها به شهادت رسیدند.
با آغاز جنگ تحمیلی نیز بسیاری از نوجوانان و جوانان کشور با وجود سن کمی که داشتند درس و مدرسه را رها کردند و از پشت نیمکتها راهی جبههها شدند، کم سن و سال بودند، اما روح بزرگی داشتند و برای آسایش مردم این وطن جان خود را عاشقانه دادند.
دبیرستان «دکترعلی شریعتی» نخستین دبیرستان استان همدان است که بیشترین شهید را در این مسیر تقدیم وطن کرد و شاید بتوان گفت یکی از مدارسی که در کشور بیشترین شهدای دانش آموز را دارد.
به تک تک عکسها نگاه میکنم انگار پشت آن لبخندها حرفی نهفته است، صدایشان را به وضوح میشنوم. به قول نویسنده کتاب «همواره ماندگار» در این مدرسه میتوان صدای قدمهای بزرگمردانی را حس کرد که دانش را با ایمان پیوند زدهاند و عشق را معنای دیگری بخشیده اند، حتی صدای قدمهایی که سست بودهاند و تاریخ را گونهای دیگر نوشتهاند، از صدای قدم رئیس جمهور مخلوع و گاه دانشمندانی سست عنصر که بگذریم به چهرههایی برمیخوریم که تاریخ را دیگرگونه نوشتهاند».
ناگهان کسی صدایم میکند، سریع به طرف آن صدا برمیگردم، مردی با تعجب میپرسد با چه کسی کار دارم؟، گویا در این مدت حواسش به کارهایم بود و میخواست ببیند چه میخواهم. احتمال دادم ناظم مدرسه باشد، گفتم خبرنگارم و با مدیر مدرسه وقت مصاحبه دارم، به فاصله کمی لبخندی تحویلم داد و راهنماییام کرد.
وارد اتاق بزرگی شدم، دفتر دبیرستان بود و آقای بداغی مشغول رسیدگی به امور آنجا. سلام کردم، سرش را از روی برگهها بلند کرد و بعد از احوالپرسی دعوتم کرد بنشینم، بعد هم کارش را رها کرد و روبرویم نشست، از جزئیات گزارشم خبر داشت، بنابراین یکراست رفت سر اصل ماجرا و گفت، باید از کجا شروع کنیم؟؛ و همین جمله شد آغاز گزارشی که در زیر میخوانید...
از خودتان برایمان بگویید و بفرمایید چند سال است که مدیر دبیرستان «شریعتی» هستید؟
محمدرضا بداغی هستم؛ مدیر واحد آموزشی، فوق لیسانس زبان شناسی، دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی و مولف سه کتاب به نامهای «ترافیک بنی آدم»، «کوچههای سردرگم» و «آه پیمایی». تقریبا از سوال ۹۴ تاکنون نیز کار مدیریت این مدرسه را برعهده گرفتهام.
از قدمت این دبیرستان برایمان بگویید گویا ۷۰ سال است به عنوان محیط آموزشی مورد استفاده قرار میگیرد؟ درست است؟
بله سال ۱۳۰۷ به دست مهندسان انگلیسی احداث شده و قبلا به عنوان اردوگاه نظامی از آن استفاده میشد، اما بعد از چندین تغییر کاربری، از سال ۱۳۳۰ به عنوان مدرسه مورد بهرهبرداری قرار گرفته است.
اینجا یکی از قدیمیترین دبیرستانهای همدان است، قبلا به نام «رضا شاه پهلوی» بود، اما در دوران طاغوت دانشآموزان این مدرسه با راهپیماییهای متعددی که علیه رژیم شاه داشتند، روزی سعی کردند عکس دکتر شریعتی را بر در این مدرسه نصب و آن را به این نام نامگذاری کنند که از آن زمان دیگر نام «دکتر علی شریعتی» به خود گرفته است.
«شریعتی» هویت تاریخی همدان است که باید به آن بالید، اینجا تاریخ را میشود لمس کرد، از دوره رضاخان و جولان انگلیسیها تا حکومت پهلوی دوم و از قیام جوانان این مرز و بوم تا به ثمر نشستن انقلاب اسلامی، از استقرار نظام جمهوری اسلامی تا دفاع مقدس از دوران سازندگی تا به امروز...
گویا در این دبیرستان افراد به نامی تحصیل کردهاند.
بله، از سال ۱۳۳۰ که دبیرستان شریعتی با مدیریت آقای درویشی افتتاح میشود تا به امروز میتوان صدای گامهای بلند بزرگانی را در این دبیرستان شنید که هرکدام در بالندگی این سرزمین نقش داشتهاند. از وزیر گرفته تا وکیل و پزشکان متخصص و نامدار و فرهنگیان محبوب تا نمایندگان مجلس و معاونین استاندار و کارمندان ارشد ادارات گوناگون، هنرمندان و فرهیختگان کشوری و استانی ...
از اینها که بگذریم ۱۳۵ شهید از این دبیرستان برخواسته است، بزرگ مردانی کم سن و سال که راه شهادت را برگزیدند.
دبیرستان شریعتی جزو «مدارس ماندگار» در استان است، مدارس ماندگار چه نوع مدارسی هستند؟
مدارسی که بیش از ۵۰ سال قدمت دارند و دارای اعتبار و پیشینه درخشان علمی، فرهنگی و تاریخی در سطح ملی و بینالمللی هستند. برخورداری این واحد آموزشی از امتیازاتی نظیر موسسانی دارای شخصیتی معنوی و شاخص یا سابقه فعالیت چهرههای برجسته و ممتاز در واحد آموزشی و داشتن فارغالتحصیلان برجسته علمی، فرهنگی و اجتماعی، داشتن فعالیت موفق آموزشی، علمی، فرهنگی در سالهای اخیر، موفقیت دانشآموختگان این مدارس در مسابقات عملی و علمی از جمله ویژگیهاست.
استان همدان چند مدرسه ماندگار دارد؟
در این استان سه مدرسه ماندگار «شریعتی» و «امام خمینی» همدان و «شریعتی» ملایر به ثبت رسیده که گویا پیگیرند مدرسه «ابن سینا» هم جزو این مدارس به ثبت برسد. تعداد مدارس ماندگار در کشور شاید به تعداد ۱۰۰ مورد هم نرسد، این مدارس ویژگی خاصی دارند که میتوان به قدمت بنا، سابقه آموزشی و تربیتشدگان اشاره کرد.
در جذب دانشآموزان مدارس ماندگار به چه مباحثی توجه میشود؟
سعی کردیم تا حد امکان حداقل بر اساس هدفی که مدارس ماندگار دارند، دانش آموزانی را جذب کنیم که از لحاظ آموزشی، پرورشی و اخلاقی جزو الگوها باشند. خوشبختانه طول سالیان گذشته موفقیتهای خوبی کسب شده و جزو مدارس شناخته شده در کشور است و اکثر والدین نیز نسبت به این مکان آموزشی، فرهنگی و تربیتی دیدگاه مناسبی دارند.
دلیل اینکه از این دبیرستان دانشآموزان زیادی شهید شدهاند، چیست؟
دبیرستان شریعتی جزو مدارس شاخص به حساب میآید، خصوصا در حوزه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی. این دبیرستان نقش مهمی در انقلاب اسلامی داشته و در آن دوران افراد زیادی مانند آقای مفتح برادر شهید مفتح؛ دوران تحصیل مبارزات سیاسی برای به ثمر رسیدن انقلاب داشتهاند.
میتوان به فعالیتهای قبل از انقلاب در این دبیرستان اشاره کرد که دانشآموزان تابلوی رضاشاه را پایین میآورند و تابلوی دکتر شریعتی را نصب و اینجا را به آن نام میخوانند، فعالیتهایی که منجر به پیروزی انقلاب میشود.
در دوران جنگ تحملیلی نیز شرایط خاص بود و جوانان وطن خصوصا قشر تحصیل کرده و دانشآموز احساس تکلیف کردند و به جبههها رفتند و جان خود را برای وطن ایثار کردند.
نحوه تربیت خانوادگی مطمئنا در این مسئله موثر بوده است، همه شهدای ما از خانوادههای بسیار شایسته و متدینی بودند و دبیرستان شریعتی نیز محیطی آماده برای پرورش و تربیت صحیح دانشآموزان بود.
آن دوران نیز پایگاه بسیج دبیرستان شریعتی فعال بود و فعالیتهای زیادی در دل بسیج این محیط تعلیم و تربیتی انجام میشد. این دبیرستان جزو یکی از مراکز تربیت نیرو برای جبههها به شمار میآمد و اینها دست به دست هم دادند تا ما شاهد جانفشانیهای این تعداد از دانشآموزان در این مکان باشیم.
برای ما از تک تک این شهدا میگویید؟
{در فاصلهای که داشت صحبت میکرد، مستخدم مدرسه را صدا کرد و گفت آلبومها را از موزه دبیرستان بیاورد} بعد هم ادامه داد؛ در این مدرسه دانشآموزانی بودند که با سختی بسیاری از روستاها به شهر میآمدند تا تحصیل کنند، اما تکلیف خود را دانسته و درس را رها میکنند و به جبههها میروند، دانشآموزی خانوادهاش از آبادان منطقه جنگی به همدان منتقل میشود و که او اینجا درس میخواند، تصمیم میگیرد باز به منطقه جنگی برگردد و با دشمن مبارزه کند و شهید هم میشود.
در این فاصله آلبومها به دست آقای بداغی رسید، یکی از آنها را باز کرد و به من داد، گرفتم و شروع کردم به نگاه کردن، او هم در مورد هر یک از شهدا برایم گفت که چطور شهید «سید مهدی فاضلیان» دانش آموز سوم متوسطه رشته تجربی در جبهه حضور یافت و سوم فروردین ۶۴ در مریوان توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید.
«شهید محمد مراد ابراهیمی»، اهل روستای پهنهبر از توابع شهرستان بهار، دانشآموز چهارم متوسطه در رشته تجربی بود که تیرماه سال ۶۳ با سمت تخریب چی در جزیره مجنون عراق در اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
«شهید سید احمد برقعی» اهل همدان تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت و از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و سوم اسفند ۶۴ در فاو به شهادت رسید، پیکرش مدتها در منطقه ماند و پس از تفحص در گلزار شهدای باغ بهشت به خاک سپرده شد.
این مدیر مدرسه از کارکنان و دانشآموزان شهید دبیرستان و دوران مبارزات ستمشاهی و دفاع مقدس میگفت و آشنایی من با این شهدا مرا به فکر میبرد که باید در مورد هر کدام از این شهدا یک کتاب نوشت و آنها را به جامعه معرفی کرد، کسانی که با وجود جثههای کوچک، اما روح بزرگی داشتند و حماسههای ماندگاری را آفریدند.
از محمدرضا رضوی همدانی، سید رضا جوادی نیک، نقی رنجبران، مجید بختیاری، حیدرعلی پورمحمود، محمود سلیمانی فرخ، علی اکبر مسلمیان، علی اصغر پورمطلبی، محسن کاشفی امیر، محمد جواد عظیمی، مجید جیگریان، سیفالله شادمانی، عباس هاشمی فرید، قاسم مرادی وحدت، محمد قاسمی، تقی بهمنی، فرهاد ترک، رضا حاتمی، محمدرضا سلیمانی فرخ، محمد تقی ترکمان.
هوشنگ اشترانی، عبارس پورش همدانی، جلال رضوی صدرایی، مهدی کریمپور، محمدرضا علی محمدی، حسین مرادی، خسرو ارژنگی، جعفر حاج بابایی، تقی قیاسوند، محمد مظاهری، محمد مختاران، مهدی جباری، رمضان علی جعفریان، محمد قره باغی، خسرو ترکمن، کاظم ذوالفقاریان، محمد ستاری، قاسم وهابی، صالح پورمیدانی، محمد رضوانیان، کیوان جواد جابری، حسن محمدی، سید جلال موسویان، علی اکبر پیله وریان، مصطفی قره گزلو، مجید یوسفی نیک خو، حسین قدسی، حبیب الله مظاهری، ناصر خداکرمی، حسین مینایی، حجت الله بداغی، مجید طاهری شعار.
صفرعلی مرادی، رضا سیاه رنگ کن، عزیزالله عمادی اعظم، غلامرضا اخوان، محمد ستاری، محمد ابراهیمی، حسین رحیمی، حسین سپهر، محمدرضا معبودی، تقی اجاقی، سهراب تزمین، سید جواد حسنی حلم، مرتضی حمیدی نور، جعفر راحمی، محمد رنجبران، سید حسین سماواتی، رمضان سرابی، خداداد صنمی، عبدالمجید عسکری، قاسمعلی قاسمی قانع، قاسم کاظمیان، محمد مهدی لطفی، داوود محمود آبادی، رحمت علی مستقیم، سید باقر حسینی، حیدرعلی دروندی، سید رجا خواه، علی رسولی، ابراهیم ستاری، نادر شجاعی.
مرتضی محمودیان، اسدالله موقرباک، غلامرضا حوائجی، حسن ذوالفقارزاده، مهدی رستمی امین، جواد سرایدار، حسن سرهادی، مجتبی صاحب الزمانی، جعفر عبادی، محمود قاسمی، جعفر قاسمی، مجید گلپریان، عباس مرادی، مرتضی مریانجی، منصور احدی نوری، پرویز اسلامیان، حجت بداغی، حمید بهادری، محمدرضا بابایی، محمد بهادربیگی، مهدی بهادربیگی، علی اصغر بهنام جو، محمد بختیاری، مجید بیات، مجید محمود تکرلی، رضا ثمری، محمدحسن جعفری، حمید احدیان، مهدی بابا سرکانی، احمد بابا سرکانی، جمال باب الحوائجی.
سید علی اصغر بلوری، عباس بهرامی صدر، کاظم بهرامی، مصطفی باقری، محمد پاشایی، سید امید تشت زرین، محمد جوادی، محمد هادی حسن پور، سید امیر معزالدین نبوی، محمد مصباحی، سعید میعاد فر، کریم نوری، سید احمد نبوی، منصور ناصر شریفی، قدرت الله نجفیان، محمد وهابی، محمود وهابی، شاهپور یوسفی نهنجی، محمدرضا یوسفی، امید یوسفی نیکخو باید نوشت.
پس از پایان صحبتها دوست داشتم سری به موزه این مدرسه بزنم، انگار که آقای بداغی فکرم را خوانده باشند، مرا به دیدن آنجا دعوت میکند، موزه پر بود از وسایل قدیمی مدرسه و آثار دست دانشآموزان در سالهای مختلف. از عکسهای قدیمی گرفته تا آزمایشهایی که دانشآموزان سال ۴۲ به یادگار گذاشته بودند.
آقای بداغی از وقتشناسی و وظیفهشناسی این دانشآموزان میگوید و اینکه دیگر دانشآموزان این مرز و بوم نیز باید در این مسئله سرآمد باشند و در راه پیشرفت کشور و دفاع از وطن سردمدار.
سنگفرشهای موزه را نگاه میکنم، صدای قدمهای من و آقای بداغی در فضای آن جا پیچیده، با خودم میگویم چه بزرگمردانی در این جا قدم زدهاند و حالا قرار است دیگر دانشآموزان جا پای آنها بگذارند به امید ایرانی آزاد و سرافراز.
در آخر هم با اجازه ایشان از موزه و محیط مدرسه عکس میگیرم، کارم اینجا تمام شده، بعد از تشکر و خداحافظی و خروج از مدرسه، گوشیام را درمیآورم و دوباره محو تصاویر میشوم، لحظات زیبایی بود، روزی ماندگار در مدرسهای ماندگار با دانشآموزانی ماندگار.