یکی از آثار بسیار خطرناک گناه که در شخص گناهکار به وجود می‌آید این است که او را به کفر و انکار ارزش‌های مذهبی و دستورات دین که از آن می‌توان با نام بی‌دینی یاد کرد، می‌رساند که به راستی اثر خطرناکی برای انسان و برای سلب سعادت انسان مؤثرترین وسیله است این اثر راه هدایت را به روی انسان می‌بندد.
کد خبر: ۵۷۴۰۹۸
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۴ 04 March 2018
گناه از دیدگاه اسلام عاملی است که انسان را از حقیقت دور می‌کند و شیوه دوری انسان از حقیقت در اثر معاصی و انجام گناهان در ذیل تشریح شده است.

به گزارش ایکنا؛ گناه در لغت فارسی به معنای بزه، جرم، خطا، نافرمانی و امثال این الفاظ آمده و در لغت عرب از آن به ذنب، اثم ومعصیت تعبیر شده‌است. معنایی که در هر دو آن صادق و جامع همه معانی است همان نافرمانی و انجام عملی بر خلاف قانون و یا سرپیچی از قانون است که در پیش اهل شرع عمل نامشروع تلقی می‌شود. هرآنچه که با قوانین طبیعی، اجتماعی و فضایل اخلاقی منافات داشته باشد گناه محسوب می‌شود چراکه کلیه قوانین را خداوند تعیین کرده است،۱

این نافرمانی از دستورات خدا هم عمل انسان را شامل می‌شود و هم اندیشه او را چراکه فردی که اندیشه گناه را در سر بپروراند فردی گناهکار است. امیر مؤمنان حضرت علی علیه‌السلام فرموده است «مَن کَثُرَ فِکرُهُ فِی المَعاصِی دَعَتهُ إلَیها؛ کسی که درمورد گناه بسیار فکر کرد گناهان او را به سوی خود می‌کشند.» ۲

اساسا فکر گناه دل را تیره می‌کند و اسلام درصدد است تا گناه را از سرچشمه خشک کند و به همین جهت پایه اعمال را از نظر کیفر و پاداش بر روی اندیشه و نیت انسان بنا نهاده است. صحبت درخصوص اثر اندیشه گناه مجالی دیگر می‌طلبد.

انسان نخست باید گناه را بشناسد تا بتواند آثار آن را مورد بررسی قرار دهد، عنوان گناه از این جهت از سوی خداوند اختصاص یافته که خدای متعال آن را ممنوع اعلام کرده است. علت اینکه خداوند عملی را برای انسان ممنوع اعلام کرده است، این است که خدواند جسم و روح انسان را بر اساس نظم خلق کرده که باید براساس برنامه پیش رود؛ اعمالی که این نظم و برنامه را بر هم زند ممنوع است و در اصطلاح دینی در زبان فارسی گناه نامیده می‌شود و در زبان عرب ذنب.

این اعمال از یک سو برهم‌زننده تنظیم جسم و روح انسان و از سوی دیگر مانعی برای پیشرفت انسان جهت رسیدن به هدف غایی او از خلقت هستند. خداوند موانع رسیدن به حقیقت و سعادت را گناه دانسته که برخی از گناهان مانع پیشرفت جسم و برخی مانع روح هستند. امام رضا علیه‌السلام فرمودند: اطمینان داشته باشید که هر عملی که خداوند بر شما حرام کرده برایتان مضر بوده است.

خداوند متعال از یک سو کلیه مصایب و گرفتاری‌های دنیایی را معلول گناه می‌داند و از سوی دیگر شخص گناهکار را به عذاب آخرت بیم می‌دهد؛ بیم از عذاب آخرت ایمان به معاد را تقویت می‌کند؛ گناه علاوه بر اینکه بر جسم و زندگی دنیایی و آخرتی انسان اثر می‌گذارد بر روح او هم تأثیر دارد که موضوع بحث ما در این مقاله است.

قرآن کریم در آیه ۳۰ سوره شواری می‌فرماید «وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ: هر مصیبتی به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام داده ‏اید».

گناه ارتباط با خدا را قطع می‌کند

یکی از آثار گناه سلب توفیق از ارتباط با خدا و عبادت است و نماز و دعا از ابزرا‌های ارتباط با خداوند است که گناه مانع اجابت دعا و ارتباط قوی بین بنده با خالق خویش می‌شود. خداوند در آیه ۱۵ سوره مطففین می‌فرماید: «کَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ؛ هرگز چنین نیست قطعاً در آن روز آنان از (ملاقات) پروردگارشان منع شده اند». حضرت سیدالشهداء علیه السلام در دعای عرفه چنین می‌فرماید: «الهی آن که تو را یافت، چه چیزی را از دست داد و آن کس که تو را از دست داد، چه چیزی را پیدا کرد» ,۳

حضرت علی علیه السلام نیز می‌فرماید: «از تبعیت شهوات بپرهیزید که شما را از یاد خداوند غافل می‌کند» ,۴

گناه عمر را کوتاه می‌کند

یکی از مقدرات حتمی انسان مرگ است که هیچ گریزی از آن نیست، اما اعمال او با کوتاهی و طول عمرش ارتباط دارد بر طبق ادله‌ای که در علوم دینی وجود دارد دو نوع مرگ وجود دارد اجل حتمی که قابل تغییر نیست و اجل غیر حتمی که با انجام عمل صالح قابل تغییر است و می‌توان آن را به تأخیر انداخت ارتباط تنگانگی بین امور مادی و معنوی وجود دارد که کم و بیش علم بشر به برخی از آن‌ها دست یافت و بسیاری از آن‌ها را هنوز نشناخته است.

گناه پرده‌ها را می‌درد

شیخ مفید حدیثی از امام صادق علیه السلام نقل کرده است: از برای خداوند بر بنده با ایمانش چهل پرده است که هرگاه یک گناه بزرگ انجام دهد یکی از آن پرده‌ها برداشته می‌شود،۵

در دعا کمیل می‌خوانیم که اللهم اغفر الذنوب التی تهتک العصم: خدایا بیامرز آن گناهانی را که پرده‌ها را می‌درد. در این بحث باید مقدمه‌ای درخصوص جسم و جان بیان شود:

جسم همین اعضا ظاهری بدن است و روح آن نیرویی است که آن‌ها را به کار می‌دارد همین روح است که در سخن علما و بزرگان دین از آن به عنوان جان، نفس، روان و دل تعبیر شده است، برخی از دانشمندان معتقد هستند که روح و نفس از یکدیگر جدا هستند و انسان مرکب از سه چیز جسم، روح و نفس می‌باشد تحقیق در اینباره و سایر تقسیماتی که برای نفس کرده‌اند و بحث‌های اینچنینی از موضوع سخن ما خارج است.

آنچه به موضوع بحث مربوط است فعالیت نفس در بدن است؛ می‌دانیم که انسان در یک سری از غرایز با حیوان مشترک است و اگر این غرایز را به وسیله تربیت و عقل تعدیل نکند از حیوان هم پس‌تر می‌شود. صفات و فضایل انسانی هر کدام به منزله پرده‌ای است که روی غرایز حیوانی کشیده شده است و آن‌ها را در وجود انسان پنهان می‌سازد بخشش، عدالت احسان و ... هرکدام به منزله سپوشی است که بر روی غرایز حیوانی گذاشته می‌شود و اگر این پرده از بین برود انسان تحت تأثیر غرایز سرکش قرار گرفته و به صورت حیوانی خشمگین و افسارگسیخته در می‌آید.

به دلیل وجود همین شرم و حیا است که عده‌ای از مردم به سمت گناه نمی‌روند لذا انسانی که طالب فضیلت و کمال است و می‌خواهد کمالات انسانی را در خود زنده کند باید درصدد باشد تا کار‌هایی که پرده‌های شرم و حیا را کنار می‌زند و غرایز نهفته حیوانی را تحریک می‌کند، دست نزند.

در آیات ۱۲ تا ۱۵ سوره مطففین از گناه به عنوان مانع و حجاب مطرح یاد شده است که انسانی که گرفتار گناه است نمی‌تواند حقیقت هستی را ببیند و خداوند از وی محجوب می‌شود.

گناه آرامش‌خاطر را سلب می‌کند

اساسا در نهاد ما نیرویی است که پس از ارتکاب گناه انسان را مورد ملامت دو سرزنش قرار داده و با ضربات مستمر خود آرامش روحی را از انسان سلب می‌کند؛ قرآن کریم از آن به عنوان نفس لوامه یاد کرده است و در سوره قیامت می‌فرماید: لااقسم بیوم القیامه و لا اقسم بالنفس اللوامه: قسم به روز قیامت و قسم به نفسی که انسان را ملامت می‌کند؛ لذا شخصی که مرتکب گناه می‌شود از محکمه وجدانش هرگز نمی‌تواند فرار کند.

دور ماندن از هدف

امام حسین (ع) می‌فرماید:هر کس بخواهد با معصیت خدا به امری برسد، از خواستة خود دورتر می‌شود و از آنچه می‌ترسد، به آن نزدیک‌تر می‌گردد،۶

گناه روح را سنگین می‌کند

در سوره نحل آیه ۲۵ خداوند اینچنین می‌فرماید: «لیحملوا اوزارهم کاملة یوم القیامة»، این بار‌های سنگینشان را باید تا روز قیامت به دوش خود حمل کنند» و تعبیرات دیگری از این قبیل.

گناه انسان را به کفر می‌کشاند

یکی از آثار بسیار خطرناک گناه که در شخص گناهکار به وجود می‌آید این است که او را به کفر و انکار ارزش‌های مذهبی و دستورات دین که از آن می‌توان با نام بی‌دینی یاد کرد، می‌رساند که به راستی اثر خطرناکی برای انسان و برای سلب سعادت انسان مؤثرترین وسیله است این اثر راه هدایت را به روی انسان می‌بندد.
قرآن کریم می‌فرماید:

ثُمَّ کان عاقبةَ الَّذین اَساؤُا السُّوای اَنْ کذبّوا بِآیات اللهِ وَ کانوا بِها یَسْتَهْزِئون؛ سپس سرانجامِ کسانی که اعمال بد انجام دادند، به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و [از آن بدتر]به استهزا و مسخره کردن آن برخاستند،۷

محَُمَدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَهِ ع. قَالَ کَانَ أَبِى ع. ییَقُولُ مَا مِنْ شَیْءٍ أَفْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنْ خَطِیئَةٍ إِنَ الْقَلْبَ لَییوَُاقِعُ الْخَطِیئَةَ فَمَا
تتزََالُ بِهِ حَتَى تتَغْلِبَ عَلَیْهِ ففَیُصَییِرَ أَعْاَهُ أَسْفَلَهُ

امام صادق علیه‌السلام فرمود: پدردم همواره میفرمود: چیزى بیشتر از گناه قلب را فاسد نکند، (چیزی تباه‌کن‌تر بری دل از گناه نیست) قلب مرتکب گناهى می‌شود و بر آن اصرار می‌ورزد تا بر آن چیره آید و سرنگون و وارونه می‌شود،۸
علامه مجلسی در معنای جمله فیصی اعلاه اسفله گفته: یعنی همان‌طور که وقتی ظرفی وارونه شد دیگر چیزی در آن قرار نگیرد، دل نیز در اثر گناه وارونه گردد و دیگر سخن حق در آن جای نگیرد و به تدریج به کفر و بی‌دینی منجر شود و ما این امر را در برخورد با افرادی که منکر مبدأ و معاد هستند به خوبی مشاهده می‌کنیم که گناه سبب انکار، الحاد و کفر آن‌ها شده است.

گناه دل را تیره می‌کند

«کَلاَّ بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛ چنین نیست که آنان می‌پندارند، بلکه اعمالشان، چون زنگاری بر دل هایشان نشسته است» ۹

از امام صادق علیه‌السلام روایت شده که ایشان فرمودند: هرگاه بنده گناهی انجام دهد، نقطه سیاهی در دل او ایجاد می‌شود. اگر توبه کرد، پاک می‌شود و اگر به گناه خود ادامه داد، آن نقطه سیاه زیاد‌تر می‌شود، تا اینکه همة قلب را فرا می‌گیرد و در این موقع است که دیگر او رستگار نمی‌گردد،۱۰
به طور کلی گناه موجب بی‌علاقگی نسبت به دستورات الهی می‌شود و فرد گناهکار ناخودآگاه از حقایق و معرفت دور می‌شود.

پی‌نوشت‌ها
۱-لغت‌نامه دهخدا ماده ذنب
۲-غررالحکم ص. ۶۶۴،
۳-مستدرک الوسائل، ج. ۱۱، ص. ۳۲۷.
۴- همان، ص. ۳۴۷،
۵-اختصاص مفید ص. ۲۲۰،
۶-کافی، ج. ۲، ص. ۳۷۳،
۷-سوره روم/آیه ۱۰،
۸- اصول کافى ج.: ۳ ص.: ۳۶۹ روایة:۱،
۹- سوره مطففین: ۱۴،
۱۰- اصول کافی جلد ۵ صفحه ۱۲۳
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار