کد خبر: ۵۶۲۵۴۹
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۹ 06 February 2018
«آب مورد نیاز توسعه درکشور‌های توسعه‌یافته از طریق مدیریت تقاضا و مدیریت مصرف تامین شده است. ما هنوز به این باور نرسیده‌ایم و سخت است که باور کنیم باید سخت کار کنیم.» این بخشی از دیدگاه دکتر «صدیقه ترابی» است که ١٤ سال در وزارت نیرو رییس گروه تخصیص آب بوده است. او در دانشگاه امیرکبیر مهندسی عمران خوانده و بلافاصله در همین دانشگاه دوره کارشناسی ارشد و دکترای خود را نیز طی کرده است. حال این پرسش مطرح است که ما راه سخت را انتخاب می‌کنیم یا راه آسان را؟ انتشار خبر‌های جسته و گریخته مبنی بر چراغ سبز عیسی کلانتری، رییس سازمان حفاظت از محیط زیست به اجرای طرح‌های مدیریت سازه‌ای آب از جمله طرح انتقال آب از دریای خزر به سمنان و انتقال آب از سرشاخه‌های کارون به رفسنجان؛ یکبار این بحث قدیمی را به میان کشیده است که آیا کشور واقعا ناگزیر از اجرای چنین طرح‌هایی است؟

ترابی که تز دکترای خود را با عنوان «پیش‌بینی و مدیریت خشکسالی» دفاع کرده درباره انتقال آب می‌گوید: هر طرحی را ممکن است بتوانیم با هزینه تمام شده بسیار بالا انجام دهیم، اما نتیجه‌بخش نخواهد بود. دیگر دوره این نیست که ما به هر قیمتی آب را جابه‌جا کنیم.

دوباره مدتی است که موضوع چالش‌برانگیز اجرای طرح‌های انتقال آب مطرح شده، از نگاه شما آیا انتقال بین حوضه ممکن است؟ اگر ممکن است چه پیامد‌هایی خواهد داشت؟

همیشه در دنیا دو نظر متضاد وجود دارد؛ یکی بحث تامین آب جدید برای نیاز‌های مان است و بحث دیگر مدیریت تقاضا و مصرف است. انجام فعالیت‌های مربوط به مدیریت تقاضا به دلیل پیش نیاز‌های اجتماعی کار آسانی نیست. باید مردم را قانع کنیم که مدیریت شده مصرف کنند. در کشور‌های توسعه‌یافته این کار انجام شده است. یعنی سرانه مصرف آب برخلاف رشد و توسعه مصرف آب شان ثابت مانده است. آب مورد نیاز توسعه از طریق مدیریت تقاضا و مدیریت مصرف تامین شده است. ما هنوز به این باور نرسیده‌ایم و سخت است که باور کنیم باید سخت کار کنیم. البته این طرح‌ها قابل اجرا هستند، اما با صرف هزینه‌های بسیار زیاد از جیب دولت. طرح‌هایی مانند مطالعه انتقال آب دریای عمان و خلیج فارس به ١٧ استان – که خود من مجری مطالعه‌اش هستم- و طرح انتقال آب از دریای خزر به کویر مرکزی جزو همین طرح‌ها هستند.

آن هم در شرایطی که به نظر می‌رسد که طرح‌های انتقال بین حوضه‌ای در دنیا هم رفته رفته کنار گذاشته می‌شوند؟

بله در بسیاری از کشور‌ها این تجربه‌ها با شکست روبرو شده است. مثلا در اسپانیا حدود ١٤ طرح نمک‌زدایی آب و انتقال از دریا را به منطقه جنوبی اسپانیا انجام دادند. برای این طرح‌ها ٨/٣ میلیارد یورو هزینه شد. اما امروز وقتی مراجعه می‌کنید می‌بینید که این طرح‌ها با شکست مواجه شده است و از مجموع این ١٤ طرح، فقط یک مورد با ظرفیت ٥٠ درصد فعالیت می‌کند و هزینه سرمایه‌گذاری همه هدر رفته است. با وجود اینکه اسپانیا خودش جزو تولیدکننده‌های دستگاه‌های آب‌شیرین‌کن هم به شمار می‌رود، اما آنقدر هزینه تمام شده این سیستم‌ها بالا بوده، عملا طرح‌ها شکست خورده‌اند. مردم هم که نمی‌توانند این هزینه را بپردازند پس در نتیجه طرح‌ها تعطیل شده است. این وضعیت در کشور مثل ایران هم می‌تواند صادق باشد. هر طرحی را ممکن است بتوانیم با هزینه تمام شده بسیار بالا انجام دهیم، اما نتیجه بخش نخواهد بود. دیگر دوره این نیست که ما به هر قیمتی آب را جابه‌جا کنیم. همین الان در شهر‌هایی که دولت مشکل کمبود آب شرب را به صورت خرید تضمینی رفع کرده است به بخش خصوصی بدهی سنگینی دارد. بنابراین اگر واقع‌بینانه نگاه کنیم در بخش صنعت هم همین وضعیت وجود دارد. مثلا در استان سمنان، با فرض اجرای چنین طرحی آیا صنایع توان مالی خرید آب را دارند؟ الان بخش صنعت برای هر متر مکعب بین ٧٠٠ تا ٧٥٠ متر مکعب پول می‌دهد، اما هزینه تمام شده آبی که از طریق طرح‌های شیرین‌سازی و انتقال تامین می‌شود دست‌کم هر مترمکعب ٥ هزار تومان است. ضمن اینکه مثلا طرح انتقال آب دریای خزر به سمنان نیازمند پمپاژ آب هم هست که هزینه‌های دیگری را تحمیل می‌کند.

به بیان روشن، شما نشان دادید که حتی با فرض اینکه انتقال آب از هر نظر ممکن باشد، دست کم از نظر منطق اقتصادی این کار غلط است و منجر به شکست می‌شود. پس چرا برای اجرای این طرح‌ها اصرار وجود دارد؟

یکی از اهداف اصلی آن‌هایی که بی‌غرض هستند و خودشان در این طرح‌ها منفعتی ندارند، این است که بروند سراغ همان راه‌حل ساده‌تر. یعنی به جای انتخاب روش‌های بلندمدت تغییر الگوی مصرف و مدیریت منابع، می‌روند سراغ انتقال آب. اگر چه این راه هم باید یادآوری کنم که در کشور ما تیم‌هایی هم هستند که دارند روی راه‌حل‌های دیگر کار می‌کنند. به تازگی یکی از همین گروه‌ها طرحی با عنوان «الگوی دشت متعادل پایدار» را به وزارت نیرو ارایه داده‌اند که اتفاقا در منطقه سمنان هم می‌خواهند اجرا کنند. همین گروه به صراحت تقاضا کرده‌اند که وزارت نیرو به جای اجرای طرح انتقال آب بین حوضه‌ای، به آن‌ها فرصت بدهد که روی تغییر الگوی مصرف و مدیریت منابع و اجرای طرح‌هایی مثل بانک آب با مشارکت جامعه محلی وضعیت را بهبود دهند.

وزارت نیرو به این گروه کمک می‌کند؟

بله. با نظر آقای مهندس میدانی و بعد از جلسات کارشناسی مقرر شد همین گروه در منطقه سمنان کارشان را شروع کنند.

توضیحات شما نشان می‌دهد که چندان با طرح‌های انتقال بین حوضه‌ای موافق نیستید، اما همزمان شما مجری طرح مطالعه انتقال آب از دریای عمان به فلات مرکزی ایران هم هستید. آیا این نگاه‌تان در نتایج آن مطالعه هم موثر خواهد بود؟

من از ابتدا مجری این طرح نبودم. حدود دو سال است که این مسوولیت به عهده من گذاشته شده است. طرح انتقال آب برای فلات مرکزی ایران تعریف شده بود. از وقتی طرح آمده دست من، سعی کردیم ببینیم در داخل سرزمین چه چیزی داریم؟ وزن اصلی این مطالعات دارد می‌رود روی شناسایی نقطه به نقطه و داریم امکان‌پذیری توسعه صنعت در بخش‌های مختلف را می‌سنجیم. در ابتدا رویکرد این بود که از هر استان بپرسند چقدر آب نیاز دارد و بعد تصمیم‌گیری کنند، اما ما سعی کردیم این مطالعات تغییر جهت دهند.

برای هر سال انتقال چه مقدار آب پیش‌بینی شده بود؟

اینقدر عدد‌ها عجیب و غریب بود که متوجه شدیم اصلا به این میزان آب نیاز ندارند. مثلا یکی از استان‌های کشور چند برابر ظرفیت منابع تجدیدپذیر کشور تفاضای آب کرده بود. البته بعدا اعداد را اصلاح کردند. معلوم بود که اصلا این حوزه را نمی‌شناسند. یک تیم را گذاشتیم که این موضوع را به طور دقیق دنبال کنیم و عدد‌های واقعی مورد نیاز استان‌ها را تعیین کنیم.

پیش بینی می‌کنید در نهایت به اجرای این طرح رای می‌دهید یا نتایج چیز دیگری می‌گوید؟

تیم‌های مختلفی در سطح کارشناسی دارند روی این طرح کار می‌کنند. من فکر می‌کنم در نهایت به این نتیجه برسیم که اجرای این طرح ضرورت ندارد.

نتایج این مطالعه چه زمانی مشخص می‌شود؟

فکر می‌کنم تا کمتر از یک سال دیگر به نتیجه برسد.

خانم ترابی! وزارت نیرو کجای این ماجرا ایستاده است؟ موافق است یا مخالف؟

واقعیت این است در صورتی که بتوانیم این طرح را به نتیجه برسانیم نیازی به انتقال آب از دریای خزر نیست.

پس می‌توانیم امیدوار باشیم وزارت نیرو این طرح را اجرا نکند؟

بله؛ البته حتما شما می‌دانید که وزارت نیرو در این زمینه به تنهایی تصمیم‌گیر نیست. بالاخره عده‌ای هستند که در کشور فکر می‌کنند فقط با انتقال آب می‌توان توسعه پیدا کرد.

پروژه انتقال آب از خلیج فارس به معادن گل‌گهر، مس سرچشمه و چادرملو هم با حاشیه‌های فراوانی همراه بوده است این طرح در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

این سه معدن با هم توافق کرده بودند که در قالب یک کنسرسیوم این طرح را با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی اجرا کنند. این‌ها در ابتدا حجم آب مورد تقاضای شان را ٣٦ میلیون متر مکعب اعلام کردند. بعد دوباره تقاضای ٩٠ میلیون متر مکعب را مطرح کردند. بعد ٢٥٠ میلیون متر مکعب به درخواست‌شان اضافه کردند و در نهایت هم تقاضای‌شان به ٧٠٠ میلیون متر مکعب رسیده و نظرشان این است تا دو میلیارد متر مکعب هم افزایش پیدا کند.

دلیل این همه تغییر درباره میزان آب مورد تقاضای‌شان چیست؟

قصدشان هم این بود که در میان مسیر بخشی از آب را به صنایعی که به آب نیاز دارند با قیمت تمام شده عرضه کنند. پس از مدتی که از اجرای طرح گذشته حالا به این فکر افتاده‌اند که از محل منابع دولتی طرح را اجرا کنند.

پس در واقع این ادعا که طرح با سرمایه بخش خصوصی اجرا می‌شود، عملی نشد؟

بله، مثل اینکه دوباره دولت باید سر کیسه را شل کند. اما ابتدا مقرر شده بود که بخش خصوصی با هزینه خودش آن را اجرا کند.

در برابر طرح انتقال آب به رفسنجان چه موضعی دارید؟

این طرح یک مجوز تاریخی مربوط به بیش از ٢٠ سال دارد. وزارت نیرو فقط آن را بازنگری کرد و هم برای استان چهارمحال و بختیاری و هم رفسنجان منافع مشترک تعریف شد. به هر حال عدم تعادل سرزمینی در رفسنجان کاملا مشهود است. این هم روشن است که در آن منطقه نباید کشاورزی توسعه پیدا کند و حتی وسعت آن کاسته شود. حالا قرار است با مشارکت بخش خصوصی طرح به گونه‌ای بازنگری شود که منافع همه ذی‌نفعان را تامین کند.

برخی کارشناسان معتقد‌اند به جای توسعه صنعتی در برخی استان‌ها صنایع را باید در کنار منابع آب ایجاد کنیم. نظر شما چیست؟

ما می‌توانیم الگوی توسعه صنعتی برخی استان‌ها را اصلاح کنیم تا صنایع آب‌بر در آنجا‌ها احداث نشوند. اما به هر حال این چالش همیشه در کشور وجود دارد که بالاخره برای استقرار صنایع باید از چه مدلی استفاده شود. مثلا عده‌ای می‌گویند اگر آب را منتقل کنیم ارزان‌تر از جابه‌جایی سنگ‌آهن است. اما واقعیت این است که ما پروسه لازم برای مکان‌یابی استقرار پروژه‌های صنعتی در کشور را انجام نداده‌ایم. اگر آمایش سرزمین و توسعه متوازن ملاک قرار می‌گرفت، مشکلات کمتری داشتیم.

گفت‌وگو از: امین شول سیرجانی

این مطلب نخستین بار در روزنامه اعتماد منتشر شده است.
منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار