فرهیختگان درباره مقصر شوک ارزی اخیر نوشته است: حال و روز دلار اصلا خوب نیست و هر روز در حال نوسان است؛ رکورد میزند و بالا و پایین میشود اما دولتیها فعلا به این منظره ناخوشایند منفعلانه نگاه میکنند. دیروز نیز وضعیت دلار خوب نبود و بازار شاهد نوساناتی عجیب بود، نوساناتی که منشاء آن مشخص نیست.
درحالی نرخ دلار دیروز رکورد ۴۸۰۰ تومان را زد و ساعتی بعد در کانال ۴۷۵۰ آرام گرفت که رئیسجمهور چند روز قبل به مردم اطمینان داده بود خیالشان بابت دلار راحت باشد. اما سوال این است آیا اکنون مردم خیالشان از بابت دلار راحت است؟
عبدالمجید شیخی، اقتصاددان و عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی درباره گرانی عجیب دلار به «فرهیختگان» گفت: «عرضه دلار در بازار کم شده است و دولت باید به بازار ارز تزریق کند. باید از دولت توضیح خواست که چرا این کار را نمیکند.»
شیخی افزود: «احتمالا دولت بدش نمیآید نرخ ارز افزایش یابد چون قصد دارد قیمت ارز را تکنرخی کند. بنابراین اجازه میدهد ارز به اوج قیمت خود برسد و آنگاه نرخی پایینتر را برای آن تعیین میکند. برای بازار و فعالان اقتصادی نیز جا میافتد و به نرخی پایینتر از قیمت فعلی راضی میشوند.»
عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی درباره سایر علل افزایش شوکگونه قیمت دلار، ادامه داد: «جو روانی حاصل از سرنوشت برجام اذهان دلالها را پر کرده است و در نتیجه در حال ذخیره کردن دلار هستند. همچنین بعد از کاهش سود بانکی عده کثیری برای حفظ ارزش پسانداز خود و کسب ارزش افزوده به سمت خرید دلار آمدهاند.»
اکبر امینی مهر، اقتصاددان درباره علل گرانی دلار گفت: «یکی از دلایل این افزایش قیمت، محدود کردن عرضه ارز توسط دولت است. سابق بر این وقتی شوکهای اینچنینی رخ میداد دولت ورود میکرد و با برخورد قهرآمیز و افزایش عرضه، بازار را کنترل میکرد؛ یا دولت نمیخواهد ورود کند یا نمیتواند که ورود نکرده است.»
وی افزود: «بازار بهطور کلی التهاب دارد و بدبینی نسبت به کلیت اقتصاد باعث شده که گرایش به سمت پولهای خارجی زیاد شده است. عدهای نگاه سرمایهگذاری دارند و به علت به دست آوردن سود به سمت خرید و فروش دلار آمدهاند.»
عضو هیاتعلمی دانشگاه پیام نور تصریح کرد: «عدهای از بهبود وضعیت اقتصادی ناامید شدهاند و آیندهنگری میکنند تا واردات آنها با چالش مواجه نشود. خصوصا کسانی که کسبوکارشان به دلار بستگی دارد، قصد دارند مقداری دلار را ذخیره کنند تا فعالیت اقتصادیشان با مشکل مواجه نشود.»
امینی مهر درباره آینده بازار دلار تاکید کرد: «به احتمال فراوان وضعیت بدتر از این نیز خواهد شد. اگر قرار به کنترل بازار بود، بعد از تعطیلات ژانویه باید این کار صورت میگرفت. مواردی که دولت در بازار آزاد ارز میفروشد تا کسری بودجهاش جبران شود، هر ساله تا نیمه بهمن دیگر تمام میشد، ولی در حال حاضر افزایش قیمت ادامه دارد. اگر دولت ورود نکند انتظار افزایش قیمت دلار دور از ذهن نیست. بانک مرکزی باید بهتر از این اقداماتی را انجام دهد.»
از نظر ساسان شاهویسی، اقتصاددان گرانی دلار در واقع ارزش پول ملی است که در حال کاهش است. وی ادامه داد: «اگر از این منظر نگاه کنیم با چالشی بزرگ مواجه هستیم. مدیریت موثر ارز و کاهش تولید ملی را باید مورد ارزیابی قرار داد. باید پرسید اصولا نیاز اقتصاد ما به دلار چیست؟ چه اتفاقی میافتد که عدهای حداقل سرمایه خود را از مسیر اقتصادی خارج و وارد سوداگری و دلالی دلار میکنند ولی حاضر نیستند، در ظرفیتهای اقتصاد به کار ببندند. در این حوزه دچار فقدان هستیم.»
این اقتصاددان معتقد است که تیم اقتصادی دولت باید در رویکرد خود تجدیدنظر کند یا اینکه در اعضای تیم اقتصادی دولت بازنگری صورت گیرد. شاهویسی تصریح کرد: «اگر بانک مرکزی موافق کاهش ارزش پول ملی است باید رویکرد و چرایی این نگاه خود را به فعالان اقتصادی منتقل کند تا بتوانند دید صحیحی نسبت به این تغییرات داشته باشند.»
وی افزود: «تغییرات نرخ ارز در اتحادیه اروپا نیز مشاهده میشود ولی آنها هدفمند تغییرات ارزش پول خود را به جهت بازاریابی و به جهت قابلیتمند کردن اقتصاد و ایجاد فرصت به وجود میآورند. آیا ما هم همین کار را میکنیم؟»
با وضعیت به وجود آمده شاهویسی آمارهای اقتصادی دولت را نیز زیرسوال میبرد: «اگر ما هم رشد اقتصادی داریم و هم تورم تکرقمی حاکم است، پس کاهش و از دست رفتن بخش بزرگی از ظرفیتهای اقتصادمان از کجا نشأت میگیرد؟ وقتی دچار از دسترفتگی ارزش پول ملی میشویم حتما دو نمونه از آمارها واقعی نیستند؛ آمار رشد اقتصادی و تغییرات تورمی. اگر اثرات بالا رفتن نرخ رشد و پایین آمدن نرخ تورم را در هر اقتصادی در نظر بگیریم، به نظر میرسد یک اقتصاد برخوردار را معرفی میکند.»
این اقتصاددان افزود: «قطعا به شکل دستوری نمیتوان نرخ ارز را تعیین کرد ولی به صورت دستوری میتوان اقتصاد ملی را بهبود بخشید و ظرفیتهای آن را فعال کرد که در نتیجه از کاهش ارزش پول ملی جلوگیری میشود. وقتی فعالان اقتصادی فکر میکنند پولی که در اختیار دارند در حال از دست دادن ارزش خود است وارد بازارهای فرعی میشوند که مخل اقتصاد پویاست و بهعنوان یک رقیب گزنده وارد اقتصاد میشود.»
وی درباره آسیبهای افزایش نرخ دلار گفت: «متاسفانه هزینه از دست رفتن ارزش پول ملی و تغییرات قیمت دلار را آحادی از مردم پرداخت میکنند که چارهای برای جبران از دست رفتن ارزش پول ملی و به عبارتی داراییهای خود ندارند.»
در ماههای اخیر قیمت دلار روند صعودی به خود گرفته و به رکورد 4800 تومان رسیده است. اگر بخواهیم در بازار ارز آسیـــبشنــاسی داشته باشیم باید در مرحله اول به مقولات بالادستی توجه داشته باشیم. وضعیت اقتصادی بههیچعنوان از انضباط مناسبی برخوردار نیست و همین امر باعث شده است که بر حوزهای مانند ارز و کاهش ارزش پول ملی تاثیرگذار باشد. یکی از وظایف اصلی و کلیدی بانک مفرکزی حفظ ارزش پول ملی است. اصولا بانک مرکزی در همهجای دنیا تاسیس میشود تا حافظ ارزش پول ملی کشورها باشد. در قانون بانک مرکزی ما نیز چنین وظیفهای مکتوب شده است. بنابراین اگر ارزش پول ملی در حال کاهش باشد نشان از عدم مدیریت صحیح بانک مرکزی و دولت دارد.
اما سوال این است که چرا ارز به این روز مبتلا شد؟ در فعالیتهای دولت یک برنامهریزی منطقی با هدف آیندهنگری دیده نمیشود. شرایط حوزه اقتصادی به لحاظ تولید، فضای کسبوکار، سیاستگذاری اقتصادی و نظم در مباحث کلان اقتصادی موجب شده است اجزای اقتصادی ازجمله بازار ارز از یک بینظمی تبعیت کنند که در نتیجه موجب آثار بسیار سنگینی در آینده خواهد بود.
اینکه دولت عنوان میکند به ریال حاصل از افزایش ارز نیاز ندارد بههیچوجه صحیح نیست. بلکه به نظر میرسد دولت اتفاقا به این ریالها نیاز دارد. قیمت ارز بهصورت انحصاری در اختیار دولت است و بانک مرکزی آن را مدیریت میکند. دولت در شرایطی که نیاز به نقدینگی دارد به سمتی میرود که اتفاقا تحت کنترل بودجهای و تحت کنترل مجلس نیز نیست. بهطور کل ارز عاملی است که منحصرا در اختیار دولت است. قاعده کار در سالهای قبل نیز اینگونه بوده که در پایان سال، بانک مرکزی مدیریتش را بر بازار ارز رها میکند. عمدی در کار است تا قیمت رها شود و ارز به قیمتهای بالا گرایش پیدا کند. در پایان نیز مقدار کمی قیمت را کاهش میدهد و عنوان میکند نرخ ارز را پایین آورده است، ولی در کلان قضیه نرخ ارز با افزایش مواجه شده است.
ارز کالایی است که در اختیار دولت است و آن را به فروش میگذارد. دولت نمیخواهد این کالا را با قیمت باثباتی عرضه کند، بلکه تمایل دارد با عدم عرضه، نرخ را بالا نگه دارد. اگر امروز در بازارهای صرافی و مکانهای عرضه ارز پرسوجو شود به این نتیجه خواهیم رسید که بانک مرکزی ارز کافی عرضه نمیکند و در نتیجه قیمت ارز افزایش مییابد. قول و وعدههایی که مسئولان اقتصادی، بانک مرکزی و حتی رئیسجمهور محترم دادند، بینتیجه بود. در عمل قیمت ارز از قاعده اقتصادی تبعیت میکند. وقتی پاسخگوی تقاضا نباشیم و همچنین فعالیتهای اقتصادی از بازده مناسبی برخوردار نیست، بهترین راه این است که به سمت بازار ارز و سکه رو بیاوریم در حالی که این بازارها هیچ ارزش افزودهای در اقتصاد ندارند.
اگر نظام بانکی وظایف خود را بهخوبی انجام میداد و نرخ سود سپردههای بانکی را واقعی محاسبه و پرداخت میکرد این سرمایهها به سمتی پیش نمیرفت که دلار را از چرخه تولید خارج کند. افزایش نرخ دلار موجب شده بخشی از نقدینگی به سمت تهیه ارز پیش رود و این ارز نیز در پستوی خانهها قرار میگیرد و به سیستم بانکی برنمیگردد. متاسفانه اگر بانک مرکزی میزان سپردههای ارزی را اعلام کند، معلوم میشود حجم این سپردهها کاهش داشته است. بنابراین این ارز در شبکه بانکی قرار نمیگیرد و از چرخه معاملات خارج میشود و میتوان آن را نوعی کنز تلقی کرد. وضعیت پیشآمده به رفتار و تصمیمگیریها در حوزه اقتصادی برمیگردد که از یک شرایط ایمنی برخوردار نیستند. در نتیجه زیرساختهای اقتصادی که یکی از آنها ارز است، متزلزل شدهاند.
باید گفت تا زمانی که دولت نقش مناسب اقتصادی خود را ایفا نکند این شرایط تداوم خواهد داشت. بانک مرکزی و دولت قول داده بودند نرخ دلار حداکثر تا بهمنماه کاهش مییابد که البته اینگونه نشده است. تداوم این شرایط اثراتی در اقتصاد خواهد داشت و به مرور شاهد افزایش قیمتها و افزایش تورم خواهیم بود. چنانچه افزایش تورم در حال حاضر نیز پیش آمده است. میزان واردات در چند سال گذشته افزایش داشته است، در نتیجه افزایش نرخ ارز روی قیمت تمامشده کالاها چه تولیدی و چه خدماتی تاثیر میگذارد و علائم مشخص افزایش تورم در اقتصاد را نشان خواهد داد.