کوروش؛ از افسانه تا واقعیت
باستان_گرایی روندی است که از دوره پهلوی اول آغاز شد و در دهههای ۴۰ و ۵۰ شمسی شدت گرفت. نیاز رژیم وقت برای هویتیابی و اصالت سازی برای خود به تقویت این روند با تأکید بر پروژههایی مثل جشن_های_۲۵۰۰ ساله انجامید.
ازجمله نمادهای ویژه این جریان، "کوروش" است که بهعنوان اولین پادشاه هخامنشی از وی یاد میشود.
جالب اینجاست که بدانید تا حدود یک قرن پیش به قبل، ایرانیان هیچ شناختی از وی نداشته و نامی از او در ادبیات شفاهی و تاریخ مکتوب نزد فارسیزبانان یافت نمیشد. پدران ما تاریخ اساطیری و باستان را بانام همچون طهماسب، جمشید، فریدون، کیکاووس و... میشناختند و ازاینرو که شما صد سال پیش هیچ ایرانی را پیدا نمیکنید که نامش کوروش باشد.
اما نام کوروش در منابع یهودی موجود بوده و با همین ضبط در کتاب عهد عتیق مشاهده میشود. یهودیان بهواسطه آنکه وی را ناجی بنیاسرائیل از بابل میدانند، او را تقدیس میکردند.
در یک سده اخیر باستان شناسان و خاور پژوهان غربی -که عمدتاً یهودی یا یهودی_تبار بودند- نام کوروش را بر زبانها طرح کرده و کمکم ایرانیان با این نامآشنا شدند.
این روزها در فضای مجازی جملات زیادی منسوب به کوروش نقل میشود وعدهای نیز با تجمع در مقبرهای وی مراسم واره ای را به اجرا درمیآورند. جالبتر اینجاست که حتی آنچه بهعنوان مقبره_کوروش معرفی میشود تا یک سده پیش به این عنوان شناخته نمیشد و اهالی این منطقه و گردشگران آن را بهعنوان مزار مادر_حضرت_سلیمان میشناختند.
اکنون اسناد مکتوب چندانی از کوروش بهجا نمانده جز چند سنگنبشته و لوحی که به وی منسوب شده است. اما همه اینها - در صورت صحت- صرفاً تصویر یک پادشاه قدرتمند را از وی ترسیم میکند،نه یک شخصیت اخلاقی و یا حکیم فرزانه و امثال آن. حتی نوع رفتارش با بابلیها -مطابق روایت منسوب به خودش- نیز بیش از آنکه یک امر اخلاقی باشد نوعی تدبیر سیاسی است.
برخی وی را همان ذوالقرنین قرآن میدانند و البته این ادعا را به علامه_طباطبایی صاحب تفسیر المیزان منتسب میکنند. درحالیکه علامه فقید صرفاً او را به نقل از ابوالکلام_آزاد بهعنوان یکی از گزینههای محتمل معرفی کرده است.
تنها وجه شبه موجود میان کوروش موجود در منابع تاریخی و ذوالقرنین قرآنی سفر یا کشورگشایی به سرزمینهای دور است که البته امثال اسکندر مقدونی نیز چنین ویژگیای داشتهاند.
بههرتقدیر کوروش -مطابق روایتهای موجود- صرفاً یک پادشاه_مقتدر است، چیزی که در تاریخ ایران مشابه آن در دوره پیشااسلامی و اسلامی کم نبودهاند:
داریوش هخامنشی
اردشیر اول ساسانی
انوشیروان ساسانی
عباس صفوی
نادر افشار
نویسنده: دکتر علی چگینی (دکترای تاریخ سیاسی اسلام)