باراک اوباما در طول دوران ریاستجمهوریاش تلاش جدی برای تحقق مفاد این سند انجام نداد و میل به نقض، بیش از اجرای آن بود و تنها کاری که مهمان ۲۰ ام ژانویه کاخ سفید میتواند انجام دهد لغو یکجانبه تعهدات خواهد بود زیرا دولت واشنگتن تنها یکی از ۶ کشور امضاکننده این معاهده چندجانبه میباشد و عدم پایبندی یک کشور به این قرارداد نمیتواند به بیاعتباری و توقف کامل آن منجر شود.
به گزارش تابناک همدان؛ در توضیح روابط دو کشور در قالب «برنامه جامع اقدام مشترک» توجه به چند نکته ضروری است:
۱- اساساً یکی از اشتباهات مردم و مسئولان این بود که گمان میکردند برجام علاج همه مشکلات کشور است درحالیکه قرار بود تنها تسهیلاتی برای ما به وجود بیاورد و بخشی از راهحل توسعه باشد و نه همه آن.
۲- این توافق نشان داد که در مواجهه با امریکا، تغییر لحن انقلابی به دیپلماتیک، هوشمندانه نیست و بهترین راهکار، توجه به اقتصاد مقاومتی است و به تعبیر رهبر معظم انقلاب «اگر رفاه و پیشرفت میخواهیم، تنها راه آن انقلابی بودن است» و عمل به مؤلفههای اقتصاد مقاومتی عزمی انقلابی نیاز دارد.
۳- برجام پرثمرترین و کمهزینهترین اهرم جهت کنترل و تحتفشار قرار دادن ایران است؛ ضمن آنکه میتواند پیشزمینه برجام های دیگری باشد و از سویی پارهای از منویات رژیم صهیونیستی را پاسخ میدهد.
۴- باراک اوباما در طول دوران ریاستجمهوریاش تلاش جدی برای تحقق مفاد این سند انجام نداد و میل به نقض، بیش از اجرای آن بود و تنها کاری که مهمان ۲۰ ام ژانویه کاخ سفید میتواند انجام دهد لغو یکجانبه تعهدات خواهد بود زیرا دولت واشنگتن تنها یکی از ۶ کشور امضاکننده این معاهده چندجانبه میباشد و عدم پایبندی یک کشور به این قرارداد نمیتواند به بیاعتباری و توقف کامل آن منجر شود.
با تمدید قانون داماتو عملاً مقصود این شومن تلویزیونی حاصلشده و دیگر برجام را پاره نخواهد کرد و البته بیشک ورود به کاخ ریاست جمهوری و اشراف بر الزامات داخلی و بینالمللی، او را به سمت منطقی بودن سوق میدهد و نگاه وی به دنیا تغییر خواهد کرد اما برخی در داخل از عملی شدن سیاستهای اعلامی او نگرانند و با ترسیم فضایی ملتهب، اینگونه تبلیغ میکنند که این کابوی موطلایی دیوانهای است که تنها منطق آن جنگ و خشونت است لذا پیش از ورود او به اتاق بیضیشکل ریاست جمهوری، مذاکره و سازش با امریکا را مطرح مینمایند زیرا از نگاه این افراد، راهحل تمام مشکلات کشور از مسیر سیاست خارجی و برجام میگذرد.
باید اذعان داشت که ترس پنهان برخی از مسئولان کشور، نه در شخصیت رئیسجمهور جدید امریکا بلکه در سابقه این کشور در برخورد با کشور ما ریشه دارد که ازجمله میتوان به حمله به سکوهای نفتی ایران در خلیجفارس، ایجاد وحشت از ایران و حکومت اسلامی با ابزارهایی همچون هالیوود، تصرف و حبس داراییهای ایران، چراغ سبز به صدام و پشتیبانی همهجانبه از او در طول جنگ، ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران و تقدیر از فرمانده ناو وینسنت، حمایت از گروههای تروریستی و شرور در داخل و نقاط مرزی ایران، ایجاد ناامنی و سرازیر نمودن سلاحها به منطقه، تهدید مستمر ایران به حمله نظامی، تحریم ظالمانه علیه ملت ایران، اعلام حمایت رسمی از تنش های داخل ایران بهویژه در سالهای ۸۷ و ۸۸، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم علیه ملت ایران و ترور دانشمندان هستهای با کمک موساد اشاره کرد.
با توجه به این سیاهه دشمنیهاست که رهبر انقلاب میفرمایند « فهرست جنایات امریکا نسبت به ملت ایران یک کتاب میشود.»
این موافقتنامه بینالمللی از ابتدا اهرمی جهت تنگ نمودن نفس اقتصاد ایران از سوی جبهه غربی بود و هدفی جز این نداشت و دولتمردان امریکایی – بهویژه جان کری- بارها بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بر غیر الزامآور بودن آن اشارهکردهاند. لذا نه اجرای صد درصدی و نه لغو کامل آن بلکه برخورد کج دار و مریز با آن بسیار محتمل است و دومینوی عهدشکنیها در قالب برجام ادامه خواهد داشت چراکه نگاه استثنا گرایی امریکا نسبت به خود موجب میگردد که چندان وقی به عمل به تعهدات خود ننهد و خود را برتر از دیگران بداند.
معالوصف اکنون برای ارزیابی دقیق تأثیر این تاجر ثروتمند بر اجرای مفاد برجام زود است اما با توجه به موارد پیشگفته به نظر میرسد جابجایی روسای جمهور، تغییر عمده و چشمگیری در عمل به تعهدات و بهبود روابط دو کشور ایجاد نخواهد کرد و گرچه ممکن است در زمان دونالد ترامپ منافع امریکا و ایران در برخی حوزهها - مثلاً در مبارزه با داعش- تا اندازهای همپوشانی داشته باشد اما این میزان از همپوشانی، ساز نزدیکی و مذاکره دو طرف را کوک نخواهد کرد، زیرا راهبردهای امریکا در قبال ایران مشخص بوده و علیرغم شعارهای تبلیغاتی این مرد ۶۹ ساله امکان تجدیدنظر کلی و اساسی در آن وجود ندارد. بنابراین انتظار میرود که همان مشی پیشینیان دنبال شود.