کد خبر: ۲۸۸۴۲۱
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۰ 31 August 2016
آیا ارزش های اخلاقی و انسانی سقوط کرده اند؟
 
گزاره:همواره بسیاری ازمردم واندیشمندان وصاحبنظران ودست اندرکاران فرهنگی وسیاسی کشور بطورجدوقاطعانه ازسال های دورمعتقد بوده وهستندکه لجام گسیختگی ونابسامانی های اخلاقی ورفتاری وسقوط ارزش های اعتقادی وفرهنگی موجوددرجامعه ایران اسلامی،عمدتا و غالبا معلول تهاجم فرهنگی غرب ازطرق مختلف ازقبیل ماهواره ،شبکه های مجازی وکانال های نمایشی کشورهای همسایه است وشاید دراین زمینه تاکنون هزاران برنامه درصداوسیما وسخنرانی ها وخطبه ها وسمینارها وحتی نمایشگاه های متعدد درتمام این سال ها برگزار واجرا شده اندتاگفته شودهرچه بدبختی ومشکل داریم،نتیجه بی توجهی وغفلت از گرایش و تمایل جامعه بویژه جوانان به سوی برنامه ها و فیلم ها وتبلیغات جذاب وفریبنده وگمراه کننده ومنحط بلوک غرب است واگربه موقع وقاطعانه با تهاجم فرهنگی برخورد می شد،اکنون شاهدچنین اوضاع آشفته وبه هم ریخته فرهنگی واخلاقی نبودیم. 

صرف نظر از میزان دقت وصحت وسقم وسهم تاثیر گزاره فوق در رفتارهای فرهنگی واخلاقی جامعه،دراین جاچند سوال اساسی مطرح می شود: 

1- سیاست ها وبرنامه ها و قوانین تدوین شده وسرمایه گذاری های فرهنگی کاربردی و موثر وسازنده مابرای خنثی ویا کم اثرکردن تهاجم فرهنگی غرب درطول این 38 سال چه بوده است وآثارشان درکدام بخش از جامعه مشاهده می شود؟ 

2- سهم عملیاتی و بودجه ای و وظیفه ذاتی هرکدام از ده ها نهاد و دستگاه و سازمان و موسسه ونشریه و روزنامه و ......ازجمله صداوسیما دراین زمینه در طول این سال ها چه مقدار و سهم تاثیرگذاری هریک چه میزان بوده و به چه نهادها یا ارگان های نظارتی پاسخ و گزارش مستند و عملیاتی داده اند؟ 

3- صادقانه و شجاعانه هردستگاه ونهادوسازمان و مسئول فرهنگی به نسبت سهم عملیاتی وبودجه ای خود به مردم ونهادهای نظارتی توضیح و گزارش دهند که میزان کوتاهی وکم کاری وندانم کاری شان دربرنامه های خنثی سازی وکم اثرسازی تهاجم فرهنگی غرب واحتمالا تشدید اثرات تهاجم فرهنگی چه مقداربوده است؟

 4- واقعا وانصافا امروز کسی هست که بتواند باشهامت بگوید درصورت درکارنبودن تهاجم فرهنگی غرب، چهره فرهنگی و اخلاقی و هنجارهای جامعه ایران اسلامی در وضعیت خیلی بهتری می بود؟ و درآستانه مدینه فاضله و ام القرای اسلامی می بودیم؟ 

5- چرا تاثیر برنامه ها و رفتارها و نگرش ها وبرخوردها و کنش های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی خود برپیکره و شالوده اخلاقی و فرهنگی و اجتماعی جامعه را نادیده ویا حداقل کم اثر می انگاریم وسرمان را زیربرف می بریم و سعی می کنیم همه و یا عمده تقصیرها را به گردن دیگران از جمله غرب بیندازیم؟ 

6- آیا کمی عجیب به نظرنمی رسد که پس از 38 سال کارهای پرطمطراق و وسیع فرهنگی توسط انبوهی از نهادها و سازمان های متولی ازجمله صداوسیما که همگی تحت پوشش دولت ها ویا نظام هستند - برخلاف سایرکشورها دراین زمینه بخش خصوصی نداریم تا گناهان را گردن آنان بیندازیم -وهزاران هزار میلیارد بودجه وهزاران کارمند ومتخصص وکارشناس و صدها سمیناروکنفرانس وصد ها میلیون صفحه کتاب ونشریه ومقاله و هزاران فیلم و نمایش و برنامه های متعدد و متنوع درماه های مبارک رمضان و ماه های عزاداری و غیره،هنوز نتوانسته ایم اهداف وآرمان ها ودیدگاه های فرهنگی انقلاب وامام (ره) را آنگونه که باید و شاید به منصه ظهور برسانیم؟ این تذهبون؟ واما سوال کلیدی: 

آیا تحقیروتوهین وفحاشی وپرده دری و هتک حرمت وبی عفتی و مباح شدن هرگونه سخن زشت وناروا نسبت به آحاد جامعه - که هرکدام ازآنان جرم محسوب شده و برخی دارای حد شرعی هستند -هم، سوغات غرب و نتیجه تاثیرتهاجم فرهنگی است؟ 

آیا اشخاص، گروه ها، سایت ها ویا نشریاتی که مرتکب چنین بداخلاقی ها و جسارت ها وپرده دری ها می شوند، متاثر از فرهنگ و مکتب غرب هستند؟ آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟
چرا حساسیت جامعه نسبت به چنین اتفاقاتی بسیارکم شده است؟ 

استنتاج اول:حالا در یک دوراهی قرارگرفته ایم؛ اگر قائل به تاثیر همه جانبه تهاجم فرهنگی غرب بر کالبد جامعه باشیم، متاسفانه باید بپذیریم که آقایان وگروه ها ونشریات هتاک و توهین کننده وپرده در هم در دامان فرهنگ غربی افتاده اند و رفتارها و سخنانشان ناشی از اثرات فرهنگ غربی است. 

استنتاج دوم:اگر استنتاج اول غلط باشد، پس تنها استنتاج دوم قابل قبول ومنطقی خواهد بود؛واینکه درصورت عدم تاثیرپذیری هتاکان وفحاشان ازفرهنگ غربی،باید بپذیریم که اینگونه رفتارها وناشکیبایی ها وبداخلاقی ها وپرده دری هاهمانندسایرمعضلات ولجام گسیختتگی های فرهنگی و اخلاقی ورفتاری ازآن جمله بدحجابی وبی حجابی ها، منشا وریشه داخلی ودرونی دارندونتیجه بی برنامگی ها وبی مبالاتی ها وندانم کاری ها وسرگردانی مسئولین ودست اندرکاران فرهنگی و اقتصادی وسیاسی جامعه است که همه را به جان هم انداخته است؛ و هرکس و هرگروه و هرحزب و هرنشریه ای به خود اجازه می دهد که جای قاضی و وکیل و مجری وضابط قانون بنشیند و حکم را اجراکندبدون اینکه نگران برخورد دستگاه های مسئول باشد.

 نتیجه گیری: کاروان و سکان فرهنگی و اخلاقی جامعه سال هاست به سان کودک بی سرپرست به حال خود رها شده و هرکس وهرنهاد و هرگروه وهرحزب وهر مسئولی به اندازه فهم و درک و دانش و ظرفیت خودوبا افراط وتفریط می خواهد این کودک را تربیت کند؛ یکی گوشش رامی کشد؛ دیگری برسرش می کوبد؛ آن یکی برصورتش سیلی می نوازد؛ وآن یکی با چوب او را ادب می کند؛ و دیگری فحش های آبدارش می دهد. تادیرنشده بایستی فکری و کاری کرد. 

بایستی مانع سقوط فرهنگی واخلاقی جامعه شد.به قول شاعرمعروف ازماست که برماست؛ جان گر به لب ما رسد، ازغیر ننالیم با کس نسگالیم از خویش بنالیم که جان سخن اینجاست ازماست که‌ برماست ماکهنه چناریم که ازباد ننالیم برخاک ببالیم لیکن چه کنیم‌، آتش ما در شکم ماست ازماست که‌ برماست گویند بهار ازدل و جان عاشق غربیست یاکافر حربی است ما بحث نرانیم درآن نکته که پیداست ازماست که‌ برماست.



منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار