کد خبر: ۱۰۴۸۴۹۲
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۵ 02 June 2022
به گزارش تابناک همدان،  محمد داوری در نوشتاری با عنوان «مدارس و رسالت آموزش عمومی» در روزنامه اعتماد این گونه آورده است:

وقتی از نظام آموزش و پرورش سخن به میان می‌آید منظور همان مدرسه است، کانونی که از وزیر تا مستخدم مدرسه همه و همه نقش پشتیبان و زمینه‌ساز را دارند تا مدرسه کارآمد باشد. در کانون مدرسه نیز محور دانش‌آموز است و مدیریت یا راهبری آموزشی و پرورشی هم با محوریت معلم باید صورت گیرد و سایر نیرو‌های مستقر در مدرسه نیز نقش پشتیبانی دانش‌آموز و معلم را برعهده دارند، اما همه این‌ها در طول دوران مدرسه باید با رویکرد رسالت اصلی یعنی «آموزش عمومی» صورت گیرد. آموزش عمومی در تمام نظام‌های آموزشی دنیا برای دوران مدرسه و دوره سنی کودکی و نوجوانی از مهم‌ترین وظایف دولت‌هاست تا حدی که دولت‌ها وظیفه دارند آموزش عمومی را اجباری کنند و خانواده‌ها به ویژه والدینی که در فرستادن فرزندان‌شان کوتاهی می‌کنند را مورد مواخذه و حتی محاکمه و مجازات قرار دهند، چراکه آموزش‌های عمومی به عنوان رسالت اصلی مدارس به این منظور انجام می‌شود که همه کودکان و نوجوانان سطحی از دانش و مهارت‌های لازم برای زندگی فردی و جمعی را بیاموزند تا زیست جمعی تضمین شود؛ همان چیزی که در دنیای جدید تحت عنوان وظایف و حقوق شهروندی نیز مطرح می‌شود. متاسفانه یکی از نشانه‌های ناکارآمدی نظام آموزشی ما این است که مدارس تا حد زیادی از مسیر رسالت اصلی خود یعنی «آموزش عمومی» خارج شده‌اند و متاثر از رویکرد کنکور و دانشگاه محوری به جای تاکید بر آموزش عمومی بر آموزش‌های اختصاصی و کنکورمحور متمرکز شده‌اند و این تمرکز آنقدر مورد افراط قرار گرفته که حتی به مقطع ابتدایی هم کشیده شده است. این در حالی است که در طول ۱۳ سال از پیش‌دبستانی تا سال پایانی دوران مدرسه دانش‌آموزان باید برای ورود به اجتماع دانش و مهارت لازم را فرا گیرند نه برای ورود به دانشگاه. به همین دلیل دانش‌آموزان بدون اینکه تربیت شده باشند تا در زندگی فردی و اجتماعی موفق شوند وارد دانشگاه یا جامعه می‌شوند و حاصل این ورود رشدنیافته هزاران آسیب در ابعاد مختلف است…

آسیب‌هایی هم که در زمینه زندگی فردی و هم در زندگی اجتماعی به روشنی خودنمایی می‌کند و عدم رضایت از خود و دیگری مهم‌ترین نشانه عمق و گستردگی این آسیب‌هاست. اگر مدارس از همان دوره پیش‌دبستانی رسالت اصلی خود را آموزش عمومی بدانند و در راس این آموزش‌ها آموزش مهارت‌های زندگی را مورد توجه قرار دهند باید پس از ۱۳ سال خروجی نظام آموزشی ما شهروندانی آگاه نسبت به خود، دیگران، خالق و خلقت باشد و به سطحی از رشد شناختی رسیده باشند که فلسفه و سبک زندگی سازنده‌ای را تضمین کند و از طرفی با دانش و مهارتی که کسب می‌کنند به سطحی از رشد و بلوغ اجتماعی رسیده باشند که در زندگی با دیگران به عنوان همسایه، همشهری، هم‌میهن، همکار و هم‌تیم و… زندگی هم‌افزایی را داشته باشند و از نظر عاطفی و روانی از سلامت و قدرت مناسب برخوردار باشند و به سطحی از رشد و بلوغ اخلاقی رسیده باشند که خوب و بد و زشت و زیبایی اخلاقی را بشناسند و به آن عمل کنند و رشد هنری غریزه زیباشناختی آن‌ها را پرورش داده باشد و دانش و مهارت‌های لازم در حوزه تربیت بدنی نیز ضمن تامین سلامت بدنی تعادل میان قدرت و زیبایی را نیز بتواند برقرار کند. چنین دانش‌آموزانی که تحت تربیت و آموزش عمومی تحویل دانشگاه یا جامعه داده شوند و سپس برای حرفه‌ای آموزش تخصصی هم در دانشگاه دیده باشند، ضمن اینکه صاحب دانش و مهارت حرفه‌ای برای پذیرش و ایفای نقش تخصصی در جامعه هستند به دلیل برخورداری از دانش و مهارت عمومی، هم زندگی فردی خودش را به خوبی مدیریت می‌کنند و هم با انجام وظایف و مطالبه حقوق خود فردی مفید برای جامعه خواهند بود.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار